کافه بازاریابی - محمود محمدیان
بعضی از مواقع
اطلاعات عمومی به ما قدرت بیشتری در تحلیل می دهد . به عنوان بازاریاب شاید علاقه
مند باشیم بدانیم واحد "تومان" از کجا آمده ؟ شفیعی به نقل از محتشمی
که من ایشان را نمی شناسم مطلبی را ارسال کرده که جالب به نظر می رسد. با هم می
خوانیم .
واحد پول کشور *ایران* بر مبنای دیناربنا شده. دینار، واحد قدیمی پول روم و بعد امپراتوری روم
شرقی بود و «دیناریوس» خوانده می شد. یک دیناریوس روم شرقی برابر با یک سکه نقره
بود که وزنش در مواقع مختلف فرق می کرد. این واحد پول بعد از فتح اراضی روم شرقی
به دست مسلمانان، از طرف اونها به عنوان نام واحد پول انتخاب شد و تبدیل شد به
دیناری که امروزه هم در کشورهای عربی از آن استفاده می شود. به همین ترتیب،
سلطنتها و حکومتهای ایرانی هم از دینار استفاده می کردند. اما به تدریج، در نتیجه
تورم و بی ارزش شدن پول، احتیاج به واحدهای پولی بزرگتر پیش اومد. این واحدها همه
بر مبنای دینار بنا شده بودند.
ادامه مطلب ...
نویسنده: دونالد او. کلیفتون / مارکوس باکینگهام مترجم: الهام خرسندی ناشر: نشر هورمزد
نویسنده: جک هیهاو مترجم: محمد محقق ناشر: انتشارات آوین
با حقایق تلخ آشنا شوید
در بین نکتههای ارزشمندی که جیم کالیننز در کتاب از خوب به عالی پیشنهاد میکند، نکتهای وجود دارد بسیار ارزشمند:
با
حقایق تلخ آشنا شوید. این نکته در هر شرایطی ارزشمند است، ولی اهمیت آن
بیشتر زمانی است که میخواهید بازار را برای محصول و یا خدمات خود ارزیابی
کنید. یکی از این حقایق تلخ این است که شما معمولا نمیدانید چه چیزهایی را
نمیدانید. به ویژه اینکه تا زمانی که کار را شروع نکردهاید نمیدانید
بازار چگونه به طرح اقتصادی شما پاسخ میدهد.
ممکن است تمام توان و وقت خود را رویآن گذاشتهباشید، ولی نتوانید بازاری برای محصول خود پیدا کنید.
بازار
از دو عامل تشکیل شده است: تقاضا و وابستگی. تقاضا به این مفهوم است که چه
تعداد مشتری برای محصول یا خدمات من پول خرج خواهد کرد. وابستگی به این
معنی است که چه تعداد مشتری محصول یا خدمات من را خواهد خرید. برای اینکه
یک محصول بتواند به اندازهی قابل توجهی پیشرفت کند یا باید تقاضای زیادی
داشته باشد و یا وابستگی بالایی بین مشتریان ایجاد کند. البته داشتن هر دوی
آنها بسیار بهتر است. مهمترین سوالی که در زمینهی وجود بازار برای یک
محصول خاص مطرح میشود این است که:
کسانی را که در پیرامون خود دارید ثروت و موفقیت شما را تعیین خواهند کرد.منظور از یک تیم عالی فقط گروهی از افراد با یک هدف مشترک نیست. بلکه منظور گروهی است که متعهد به همکاری با یکدیگر به سوی هدفی مشترک هستند که در آن تواناییهای خاص هریک از اعضاء مورد آزمایش قرار گرفته و به بیشترین حد خواهد رسید. آن ها مشتاق تسلیم خود به نفع تیم بوده و از قوانین پیروی میکنند.
تیم های واقعی یکسری اولویتهای بسیار شفافی دارند:
اول ماموریت تیم
دوم نیازهای تیم
سوم نیازهای هر فرد
در بسیاری از سازمانها اولویتها کاملا برعکس موارد فوق بودهاست. بسیایر از افراد اول از خود میپرسند "چه سودی برای من دارد؟" اگر مطمئن شدند که آن سود را به دست میآورند، ممکن است به فرد دیگری در تیم خود یاری برسانند، البته تا جایی که از وقت، پول یا تلاش آنان تعدی نکند و سپس از ماموریت تیم حمایت خواهند کرد. ماموریت تیم آخرین اولویت قرار می گیرد. علایق شخصی ارجحیت مییابد و رهبر، صاحب کسبوکار درنبرد مشکلات تنها بوده و به امید رسیدن حمایت هایی در طول راه، باید به کار خود ادامه دهند. در واقعیت اکثر افراد اعتقاد ندارند که اگر اول به ماموریت گروه توجه داشته باشند، آن دو اولویت دیگر خود بخود مورد توجه قرار میگیرد.