- فصل یک: نقش هویت، واقع بینی و تأثیرات تاریخی در ارتباط مؤثر
- فصل دوم: امپاتی، مهارت های کلامی و نظریات بارنلوند در ارتباط مؤثر
- فصل سوم: هدف مندی علمی در ارتباط مؤثر
- فصل چهارم: NLP، مهارت های غیرکلامی و زبان بدن در ارتباط مؤثر
فصل یک: نقش هویت، واقع بینی و تأثیرات تاریخی در ارتباط مؤثر
مقدمه
اهمیت برقراری ارتباط و کیفیت و میزان آن، از موضوعات جالب انسانی و پدیدهای پیچیده در جهان است. کتابی که پیش روی شماست با هدف شناخت و افزایش آگاهیها و مهارتها در زمینه ارتباطات برای همکاران وزارت امور خارجه و خانوادههای محترم تهیه شده است. هرگاه از ضرورتها و نیازها در مأموریتهای خارج کشور سخن گفته میشود، برجسته ترین موضوع که نظرات و توجهات بسیاری را به خود جلب میکند و متعاقباً انتقادات و تحسینهای فراوانی را نیز بر میانگیزد، مبحث برقراری ارتباطات میباشد. در برخی متون تخصصی، از جمله صفات و توانمندیها و شایستگیهایی که برای دیپلماتها یا مأمورین اعزامی به خارج کشور را، توانایی در برقراری ارتباط موثر و تاثیرگذاری در کنار تاثیرپذیری توصیه مینماید. این توانایی که غالباً بعنوان یک هنر نیز قلمداد میشود و میتواند اکتسابی، ذاتی و یا ترکیبی از هر دو باشد. از دیپلماتها انتظار میرود با توجه به نوع تخصص و حرفه اصلی، بر اساس علوم مهارتها و تجارب اندوخته شده و با تکیه بر اخلاق و شخصیت خود، در برقراری و حفظ ارتباط، همچنین مهارت در مذاکرات و بهره برداری از موقعیتهای زمانی و مکانی کوشا باشند.
از اینرو همواره در برنامههای آموزشی اداره کل آموزش و توسعه نیروی انسانی، بر شناخت و شناساندن ابعاد مختلف ارتباطات و مهارتهای ارتباطی، توجه خاصی مبذول شده است. محتوای اصلی مطالب حاضر با حکمتها، جملات بزرگان و رهنمودهای پیشوایان معصوم (ع) کاملتر شده و پنجرههای متعددی را به روی شناخت موضوع باز میکند. این کتاب که نتیجه مدون زحمات و تجارب عزیزان شاغل در وزارت متبوع میباشد، به همکاران گرامی و اعضای محترم خانوادهها فرصتی میدهد تا به گونهای عمیق تر، به پدیده انسانی ارتباطات بنگرند و با کلیدهایی که از طریق مطالعه نوشتهها و نکات و مثالها ... بدست میآورند خود راههای جدیدی از آگاهی و انتخاب شیوههای مناسب را در تعقیب موضوع کشف نمایند و با تمرین عملی در عرصههای عینی و واقعی، به ارتقاء ظرفیتهای شخصی و سازمانی خود نایل شوند. امید است این مجموعه موجب تحول و تکامل ارزشها و نیروها گردد.
انتظار ما از خوانندگان محترم این است که پس از مطالعه و بررسی مطالب با ارسال نظرات اصلاحی و تکمیلی ارزشمند خود، همکاران خود را در اداره کل آموزش و توسعه نیروی انسانی برای سودمندتر کردن فعالیتهای خود مساعدت نمایید.
ارتباطات مقولهای است که بشریت، از ابتدای خلقت با آنرو در رو بوده است. قرآن و نهج البلاغه نیز سرشار از قوانین و مصادیق مربوط به ارتباطات است. پیامبران، ائمه، مصلحان، روشنفکران، حاکمان، مدیران و تمامی مسئولین قضائی مقننه و اجرائی، همواره به نوعی با مقوله ارتباطات در چالش بسر میبرند.
وزارت امور خارجه، از جمله جایگاه هایی است که به منظور حفظ آرمانها، امنیت و منافع ملی سرزمین کهن و استراتژیک مان ایران، که در کتب تاریخی به چهار راه حوادث، شهرت دارد، همواره، به توسعه دانش و مهارتهای ارتباطاتی در انواع سطوح سازمانی، ملی، منطقهای و بینالمللی نیازمند است. در راستای اهداف و آرمانهای گروه توسعه فرهنگ سلامتی وزارت امور خارجه، در این نـوشتار سعـی بـر آن شده است کـه از زوایائی دیگر، نظیر روانشناسی اجتماعی، تاریخ، جامعه شناسی، جغرافیای سیاسی، مـکتب انسانگرایی، N.L.P و ... بـه مـفـاهیمی چون ارتباط موثر، مدیریت زمان، مذاکره موفق، آن هم در چارچوب نیازمندیهای کارمندان، مأمورین عازم و خانواده هایشان پرداخته شود.
ضمن پذیرش بی عیب نبودن این کتاب، مشتاقانه منتظر نقدها، توصیهها و راهنمائی های تمامی صاحبنطران، مسئولان و دلسوختگان متعهد هستیم تا در سایه عنایات خداوندی، در آینده نوشتارهای کاربردی تری را، تقدیمتان نماییم.
علیرضا کیوان داریان
سلام دوستان!
مباحثمان را با تعریف ارتباط موثر آغاز میکنیم. امیدوارم بعد از مطالعه هر قسمت از خود بپرسید: در کدام یک از فراگردهای ارتباطیام، ارتباط موثر، در غربت بسر میبرد؟ ارتباط موثر دارای محورهای متعدد و متنوعی است. به طوری که شناخت و به کارگیری صحیح و به موقع از آن ها انواع اقتدارات فردی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... را رقم خواهد زد.
تعریف ارتباط موثر
هنگامی که پدیده ارتباط کاملاً موثر اتفاق می افتد که معنا و مفهومی که در ذهن فرستنده است و تصمیم دارد آن را ارسال کند، دقیقاً با آن چه گیرنده از آن دریافت میکند و از خود نشان میدهد، کاملاً برابر باشد یعنی:
معنای مورد نظر فرستنده = معنای دریافت شده توسط گیرنده
- آن چه مسلم است، تمام آن چه فرستنده می فرستد به گیرنده منتقل نمی شود و یا لااقل تمام این پیام ها به طور مشهود مشاهده نمیشود.
- ما نمی توانیم در ارتباطات به گونهای تمام عیار دیگران را درک کنیم و نباید هم انتظار داشته باشیم که دیگران ما را به طور 100% درک نمایند.
مقدمهای جهت برقراری ارتباط موثر
مقدمه برقراری ارتباط موثر با خود و دیگران، ایجاد تعادل و هماهنگی میان شخصیتهای سه گانه موجود در درون شماست. شما میتوانید با تقویت پیچیدگیهای درون، در انواع مذاکرات و ارتباطات پیچیده، موفق باشید.
همان گونه که مطلعید، تمامی انسآن ها به طور همزمان دارای سه خود و یه سه شخصیت بالغ؛ کودک و والد هستند. شخصیت بالغ، بگونه ای منطقی و متعادل مشغول تفکر، نقد، ارزیابی، تصمیم گیری و تجزیه و تحلیل است. شخصیت کودک مدام مشغول تخیل، کنجکاوی، بازیگوشی، سؤال سازی، کشف، لذت از زمان حال خوشبینی و امیدواری است. شخصیت والد، همواره مشغول امر و نهی، صدور باید و نباید است (ایجاد چهارچوب و محدودیت ذهنی) فراموش نکنید:
- وجود و فعالیت و هماهنگی تمامی این سه شخصیت در تمامی سطوح سنی لازم است.
- تقویت تک بعدی در هر یک از این شخصیتها، سبب ایجاد اختلال ارتباطی با خود و دیگران خواهد گردید.
- انسان هائی که به خود و دیگران سخت میگیرند بهتر است تا مدتی به تقویت کودک درون خود بپردازند.
- افرادی که شخصیت والدشان، به طور یک بعدی رشد کرده باشد در مذاکرات و برقراری انواع ارتباط موثر ناتوان خواهند بود چون آموختهاند به طور چکشی برخورد کنند و تمامی انسآن ها را میخ ببینند.
متدهای کنترل کیفیت ارتباط موثر
- فیدبک گرفتن یا گرفتن باز خور، یکی از روش هائی است که ما را با میزان و کیفیت ارتباط موثر یا غیر موثرمان آشنا خواهد ساخت. آشنایی شما با زبان بدن توسعه این مهارت، شما را در گرفتن فیدبک های ارتباطی از دیگران و ندادن نقطه ضعف به دیگران توانمندتر خواهد ساخت. در فصل های بعدی شما را به گونهای تدریجی با تکنیکهای درک زبان بدن، آشنا خواهیم ساخت.
- گوش کردن فعال نیز، شیوهای است که ما را در درک میزان موثر بودن پیامهای ارسالی یاری خواهد کرد. در مطالب آتی، شما را با این هنر آشناتر خواهیم ساخت.
- فراموش نکنید اگر به گونهای افراطی در صدد نفوذ و اثرگذاری بر طرف مقابلمان باشیم ممکن است: الف) بر میزان اشتیاقمان نسبت به درک دقیق تر و عمیق تر طرف مقابلمان کاسته گردد. ب) در ارسال پیامی نه چندان متناسب، با نوعی «شکست ارتباطی» مواجه گردیم.
- گاهی لازم است مقداری تحت نفوذ دیگران واقع شویم تا بتوانیم بر آنان نفوذ کنیم. (اعتدال بین تاثیر و تأثر)
- سعی نکنید دیگران احساس کنند که شما میخواهید آن ها را تحت تاثیر قرار دهید وگرنه مقاومت میکنند.
- گاهی لازم است با خود افشائی حساب شده، چیزهائی از خود بگوئیم تا دیوارهای یخی ارتباطمان با طرف مقابل آب شود.
- سعی کنید به گونهای صمیمانه ابتدا به شناخت ارزشهای فکری افراد (قوانین فردی و بایدها و نبایدهای شخصی) مبادرت ورزید، آن گاه با توجه و احترام به آن ارزشها، به ایجاد نوعی اعتماد، امنیت، هماهنگی و وحدت ارتباطی مبادرت ورزید.
- انتظارات دیگران را شناسایی کنید و در راستای آن عمل کنید یا صحبت نمایید. البته میتوانید پیشاپیش از پارهای از انتظارات خود، نیز سخن به میان آورید.
- در شروع ارتباط، هرگز از دیگران انتقاد نکنید و یا لااقل قبل از انتقاد، از محاسن شان تمجید کنید.
- تبسم، میتواند این پیام را برساند که من از دیدنتان خوشحالم و شما را دوست دارم، به شما اعتماد دارم. تبسم را با نگاهی مهربان و اعتماد برانگیز همراه سازید.
- به گونهای تمام عیار هیجان زده نباشید ولی سعی کنید پیام ها و استدلال هایتان را در هالهای از هیجان مطرح سازید. بیشتر افراد در فضاهای هیجان آلود، بیش از فضای خشک منطقی، تاثیر میپذیرند. بکار بردن کلماتی فراگیر نظیر همه انسآن ها، همیشه، هیچ وقت و ... هر چند سبب ایجاد هیجان در توده عام مردم میگردد ولی برای ارتباطات دقیق تر و محققانه، کلمات و عباراتی محدود کننده، محسوب خواهند شد.
- سعی کنید در مورد مطالبی صحبت کنید که طرف مقابل به آن علاقمند است تا وی احساس کند که الف) به او نزدیک هستید ب) با او هم عقیدهاید ج) برایش اهمیت قایلید و به او احترام میگذارید.
- فراموش نکنید که ارائه پیام به افراد زیر میبایست با دقت و وسواس بیشتری انجام پذیرد: الف) آگاهان و مطلعان؛ ب) منتقدان؛ ج) افراد دارای اعتماد به نفس بالا
- فراموش نکنید اگر پیام دهنده در نظر پیام گیرنده فردی مهم، معتبر، متخصص در آن امر، بی غرض و جذاب و یا مرجع نوعی قدرت به حساب آید به طور ناخودآگاه از میزان نفوذ و قدرت بیشتری در برقراری ارتباط موثر، برخوردار خواهد بود.
- این را نیز از یاد نبرید چنان چه بهترین پیام ها توسط ماهرانهترین شیوههای ارسال پیام فرستاده شود ولی در آسمان تمامی این موارد، ابر(عدم اعتماد) سایه گستر باشد، صدها فرصت مخرب و ارتباط برانداز پیش خواهد آمد. سعی کنید هر فرد یا موضوع را با در نظر گرفتن شرایط پیرامونش، مورد بررسی قرار دهید.
- شناخت و ارتباط عمیق تر ما با خویشتن مان، حتی در آلوده ترین فضاها و آسمانهای ارتباطی، ما را جهت برقراری ارتباط موثر، تواناتر خواهد ساخت. فراموش نکنید پلی که ما را به آمال و آرزوها و مقاصد و خواسته هایمان وصل میکند، ابتدا از سمت و سوی خودمان کشیده میشود.
بزرگترین مصیبت، مرگ نیست
بلکه آن چیزی است که در درون ما میمیرد، در حالی که ما همچنان زندهایم
اولین کوپه قطار ارتباطات: ارتباط با خویشتن
هر کسی بر حسب تجارب و شخصیت خود، تعریف خاصی از ارتباطات ارائه میکند. ارتباطات، فعالیتی است که با تفهیم، مبادله، دگرگونی، حرکت و سیستم تجارب و دانستهها و معانی همراه است.
نقطه شروع تمامی ارتباطات، ارتباط با خویشتن است. اگر مدام از خود انتقاد کنید یا همواره بر خود سخت بگیرید و مکرراً خود را زیر سؤال ببرید. نه تنها از تنهایی و خلوت و ارتباط با خود لذت نخواهید برد بلکه به منظور فرار از عذاب ارتباط با خویشتن، مدام به انواع ارتباطات خارج از خویشتن، پناه خواهیم برد. بسیاری از پیامبران نظیر زرتشت، موسی و محمد (ص)، قبل از دریافت وحی و ارتباط شکوهمند با خدا، به کوهها و بیابانها میرفتند و به خلوت با خویش و خودشناسی و ارتباط عمیق تر با خود میپرداختند. البته ارتباط با خود، صرفاً در تنهایی و انزوا صورت نمیپذیرد خیلی وقتها ما در میان جمع هستیم ولی همچنان با خود در ارتباطیم و در اندیشهها و احساسات و خاطرات خود و طرف مقابلمان غوطه وریم. بسیاری از ساعات زندگی ما، با این نوع ارتباط سپری میشود! تکلیف و سرنوشت بسیاری از ارتباطات و لحظات زندگی حال و آینده مان نیز، بر اثر کیفیت این نوع ارتباط رقم زده خواهد شد! زنان ایران زمین نیز لازم است پس از مطالعه تحلیلی و نه قصهای و روایتی تاریخ، علل خودباوری زنانی را که در تاریخ ایران باستان به مقام شاهی، وزارت، سرداری و .. دست یافتهاند را کشف نمایند. پس شایسته است که روز به روز بر میزان تعمیق و گسترش ارتباط با خویشتن، بیفزائیم تا در ارتباط با دیگری [ارتباطات عمومی یا جمعی] نیز، به موفقیتهای بیشتری دست یابیم.
اگر همواره ارتباط پویائی با خود داشته باشیم قادر خواهیم بود تا با تاریخ، وقایع اجتماعی، ملی و بینالمللی مان نیز ارتباط پویائی داشته باشیم. فراموش نکنید که مقوله هائی نظیر ارتباط، احساس تعلق و دوست داشتن دیگران، طبق هرم سلسله مراتب نیازهای انسانی ابراهام مزلو یک نیاز طبیعی انسانی است، بطوری که اگر این نیاز به طور منطقی ارضاء نشود، در رسیدن به پله های بالاتر خودشکوفایی و تکامل انسانی، ناتوان خواهیم شد. پس از پایان جنگ سرد، غولهای رسانهای به گونهای عمیق تر و گسترده تر از گذشته، به شناخت دقیق تر نیازهای جوامع و ملل در هر مقطع و برهه زمانی مبادرت ورزیدند تا با ارضاء و تغذیه کارشناسانه آن نیازها، به ارتباط، کنترل و جهت دهی تفکر، احساسات و عملکرد تمامی انسآن ها، ان هم در جهت حفظ و توسعه منافع و مصالح خویش، مبادرت ورزند! آیا وقت آن نرسیده است که با سلسله مراتب نیازهای خود، بیش از پیش آشنا شوید؟
نقش کلیدی شناخت نیازهای انسانی در ارتباطات
هیچ گاه نیازهای طبیعی و انسانی خود را انکار نکنید یا آن ها را تماماً حیوانی و غریزی نپندارید تا بتوانید با شناخت و درک صحیح آن ها، به ارضاء منطقی بپردازید و رسیدن به مراتب بالاتر خودشکوفایی و تکامل، نائل گردید.
خودشکوفایی= رسیدن از بودن به شدن با کشف و به کار بستن استعدادها و توانایی های بالقوه
- فراموش نکنید که ادیان آمده اند تا مثبت ترین استفادهها را از تمامی مظاهر دنیوی ببریم نه این که صرفاً تمامی دنیایمان را، با دیدگاهی یک جانبه فدای آخرت کنیم.
- فراموش نکنید، هرگاه شما توانستید حتی قسمتی از نیازهای مراحل پائین تر را ارضاء کنید، انگیزه ارضاء متعالی تر، در وجودتان شعله ور میگردد.
- فروید معتقد است که اگر در ارضاء یک نیاز خاص افراط کنید، همچنان در آن مقطع نیازی باقی خواهید ماند و قادر نخواهید بود به درک عمیق تر و ارضاء نیازهای متعالی تر خود، نائل گردید.
- محدودیتها، محرومیتها و تفریط های اعمال شده در قرون وسطی نسبت به ارضاء صحیح و آگاهانه بسیاری از نیازهای خدا داده انسانی، سبب افراط افسار گسیخته اکنون بسیاری از غربیان، نسبت به ارضاء پارهای از نیازهای انسانیشان گشته است. ما هم نباید قانون عمل و عکسالعمل را از یاد ببریم.
- اگر کشف کنید که هر کس شیفته ارضاء کدامیک از نیازهاست و به عبارتی در کدام مقطع از این هرم گیر کرده است و با توجه به امکانات، توانائیها و مهارتهای ارتباطی خود، به ارضاء آن نیاز مبادرت ورزید، قادر خواهید بود در فکر و باور احساس او نفوذ کنید و او را به خود علاقمند سازید.
- اگر در اندیشه اعمال سیاستهای جهانی هستید، میبایست با نیازهای متنوع و متغیر مردم هفت گوشه جهان آشنا باشید!
حضرت علی (ع):
هرکس از واقعیتها بگریزد، سرانجام در گریزگاه با آن مواجه خواهد شد.
1- نیازهای فیزیولوژیک نیاز به آب، غذا، هوا و ...
2- نیاز به امنیت، احساس امنیت شخصی، ایمنی امنیت شغلی، اجتماعی و ...
3- نیاز به عشق و محبت و ارتباطات عاطفی
4- نیاز به کسب احترام، اعتماد و پذیرش از سوی دیگران
5- نیاز به خودشکوفایی و تحقق استعدادها
- فراموش نکنید که رفتار و تفکر هر کس، هر گروه و یا هر ملت، بیش از هر چیز متأثر از، مهم ترین نیازی است که در آن مقطع با آن دست به گریبان است! نظیر احساس نیاز مردم ایران باستان به مساوات و برابری، آنهم بر اثر فواصل طبقاتی دوران ساسانیان، و داشتن آمادگی لازم برای هر حکومتی که دم از عدالت، مساوات و برابری بزند.
- مهم ترین نیاز شما در حال حاضر چیست؟ مهم ترین نیاز دوستان، عزیزان و همکاران شما چیست؟ آیا میتوانید کشورهای مختلف را بر حسب مهم ترین نیازی که فعلاً با آن رو در رو هستند، تقسیم بندی کنید؟
حضرت علی (ع):
به اصلاح و شایستگی در آور، هر نعمتی را که خداوند به تو عنایت فرموده است.
بپرهیزید از گریختن نعمت ها، که هر گریختهای باز نگردد
دومین کوپه قطار ارتباطات موثر: واقعی بینی، توسعه فضای نقد و تحمل شنیدن اندیشههای متفاوت
یکی از نشانههای شعور و توانمندی انسانها، برخورداری از قدرت تحمل در شنیدن و مطالعه سخنان و تحلیلهای مخالفان و حتی معاندان در مورد خود است.
حضرت علی (ع):
مردم همواره در خیر و خوبی بسر می برند تا زمانی که با یکدیگر متفاوتند و اگر یکسان گشتند، در واقع هلاک گشتهاند.
چون انسانهای هوشمند و تحلیل گرا میتوانند از این افراد به عنوان کارشناسان آسیب شناس بی جیره و مواجب لااقل در زمینه شناخت صورت مسألههای مجازی یاری جویند. یکی از راههای ارتباطی موفقیت ساز، اجازه به نشر و تحلیلهای احزاب و اپوزیسیونها و گروههای مخالف، در چهارچوب قوانین مربوط به حفظ امنیت ملی کشور میباشد. فراموش نکنید که تا هر بیماری دقیقاً شناخته نشود، به طور قطعی و مؤثر، درمان نخواهد گردید.
حضرت علی (ع):
گناه و اشتباهی که تو را بد حال و پشیمان کند، بهتر از کار نیکی است که تو را به خود بینی وا دارد
ما نباید به نیت حفظ غرور، حمیت و هویت ملی، از ضعف و معایب ملیمان، سخنی به میان نیاوریم و این موارد را در زیر واژههائی چون ملت بزرگ، ملت نجیب، ملت همیشه در صحنه، ملت صبور و با استقامت و یا ملت مظلوم همیشه تحت استعمار دفن کنیم. تا ارتباطی مؤثر با پیامهای تاریخ شناسی و جامعه شناسی ناب، بی غرض و بدون هراس برقرار نکنیم هرگز نخواهیم توانست از تکرار وقایع تلخ واپس گرایانه تاریخ سرزمینمان، جلوگیری کنیم. بهتر است فرای عللی چـون نقشههـای شوم استعمار و استثمار، دخـالـت بـیگـانـگـان، لشکرکشیهای اعراب، اسکندر، مغولها و ... انگشتهای اشاره را معطوف به خود کنیم تا پس از ارتباط موثر با خویشتن، به نقد مواردی چون عناوین زیر بپردازیم و مشخص کنیم:
- سلسله مراتب انواع نیازهای ملی و بینالمللی آن زمان چه بوده است؟
- کدام نیازهای ملی و بینالمللی در اولویت بوده است؟
- علل بینایی نابینایی و یا کم بینایی آن عصر نسبت به درک نیازها و اولویت نیازهای ملی و بینالمللی چه بوده است؟
شایسته است برای ارتباط موثر با تاریخ یا هویت جمعی سرزمینمان، به گونهای محققانه به مطالعه موارد زیر بپردازیم:
- علل جهل، ترس و انعطافهای نابجای ایرانیان در کنار شجاعتها و انعطافهای حساب شده آنان
- نقد قشری نگری، خشونت و تعصبهای صوفی مشربانه صفوی در کنار ایجاد نظم و یکپارچگیهای ملی و جغرافیائی توسط آنان
- تعصب، تحجر قشری نگری شاه سلطان حسین، استفاده ناآگاهانه از دین و تقدیم تاج شاهی به اشرف افغان مهاجم
- شجاعت تاریخی، خـدمات مثبت و منجیانه نادرشاه، در کـنار اقـتدار تک محورانه و ناپایدار، و بدون سیستماتیک کردن حتی این قدرت برای جانشینان خود
- زمینههای ملی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی فراهم کننده قتل افرادی چون قائم مقام و امیرکبیر، بدون تمرکز صرف به دخالت پارهای از بیگانگان یا درباریان
- ماجرای تکرار شونده مشروطه وارداتی و الگو برداری بررسی نشده روشنفکران از غرب بدون در نظر گرفتن شرایط و وضعیتهای متفاوت تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ایران با غرب
- اشتباههای روشنفکران حتی طبقه مذهبی در عدم تحمل یکدیگر و هضم و بررسی ناکافی نظرات یکدیگر
- علل تاریخی، فرهنگی، سیاسی و روانشناختی پذیرش حکومت وابسته و دیکتاتوری رضا خانی توسط مردم! و حتی آمادگی درصد زیادی از مردم برای حکومت دیکتاتورهای مصلح!
- چگونگی تاثیر پذیری متقابل تاریخ ایران زمین با فلاسفه یونان، ادیان ابراهیمی، ادیان و اندیشههای هندی و بودائی در پاسخ گوئی به کدام نیازهای فردی و ملی خود یا طرف مقابل
- نقش ادیان ایرانی مهر پرستی (میترائیزم)، زرتشتی، زروانی، مانوی، مزدکی در حل کدام معضلات یا ارضاء کدام نیازهای ایرانیان در آن زمانها
- ایجاد امپراتوری در ایران به دنبال چگونگی ارضاء کدام نیازهای انسانی در دوران هخامنشی، اشکانی، ساسانی و قسمتی از صفویه و همچنین نقد انحطاط آن ها.
حضرت علی (ع) به امام حسن (ع):
اگر چه من به اندازه همه آنانی که قبل از من بودهاند نزیستهام، ولی چندان به عمق کارهایشان نگریستهام، که گویا همچون آنان شدهام. چندان بر امورشان آگاهی یافتهام که گویی با اولین آن ها و آخرین آن ها، زندگی کردهام. پس در این سیر و تأمل، کردار پاکیزه را از آلوده باز شناختهام و سود را از زیان در یافتهام.
ملک الشعرای بهار:
این دود سیه فام که از بام وطن خاست از مـاست کـه بر ماست
وین شعله سوزان که بر آمد ز چپ و راست از مـاست کـه بر ماست
جان بر لب ما گرسد از غیر ننالیم بـا کـس نسگــالـیــم
از خویش بنالیم که جان سخن اینجاست از مـاست کـه بر ماست
گوئیم که بیدار شدیم این چه خیالیست بـیـداری مـا چـیـست
بیداری طفلی است که محتاج به لالاست از ماست کـه بر ماست
عوامل و موانع تاریخی ارتباط ایرانیان با ارزش های راستین ایران باستان
متاسفانه اعراب بعد از این که ایرانیان به واسطه ظلم ها و فشارهای ساسانیان و موبدان خسته و نسبت به شعارهای برابری و برادری اعراب خوشبین شده بودند، بیش از هر چیز ایران را به عنوان کشوری غنی و ثروتمند جهت سوء استفاده و استعمار میدیدند، تا این که بخواهند به انجام فعالیتهای عمیق فرهنگی و درونی کردن آموزشها و پیامهای دینی مبادرت ورزند. آنان به جای نهادینه کردن پیامهای اخلاقی اسلام به موارد زیر مبادرت می ورزیدند:
- تحقیر ایرانیان
- اعمال تعصب عربی
- ترویج قوم گرایی افراطی
- تشدید درگیری فرقه های دینی
- فقدان عدالت و ایجاد محرومیت های اجتماعی
عدم ارتباط موثر امویان با مجموع این عوامل بود که سقوط دولت آنان را باعث گردید. هر چند به نوعی دیگر این قضایا در حکومت عباسیان تکرار گردید. آنان ایرانیان را با عناوینی چون گبر، مجوس، موالی و ... تحقیر می کردند. ایرانیان بیش از 250 سال شاهد ظلم و جور آنان، علیرغم شعارهای برادری و برابری و مساواتشان بودند. آنان که برای خود، حکومت و چیرگی و برای ایرانیان تسلیم و فرمانبرداری محض را می خواستند، به تظاهر به دینداری درباریان، سربازان و کارگزاران ایرانی قانع بودند و در حقیقت با انجام این سیاست اجرائی بلند مدت، ملتی را که بواسطه برخورداری از ادیان کهن مهرپرستی (میترائیزم) و زرتشتی هزاران سال با ارزش محوری و کلیدی «راستی و شفافیت» در اندیشه و گفتار و کردار، آشنایی داشتند، جهت ارضاء نیاز به آرامش و امنیت حکومتی، به ضد ارزشهایی چون ظاهر نمایی، ریا، دروغ و
مصلحت نگری، در انواع ارتباطات آلوده شدند و در بسیاری از موارد از ارتباط عمیق با خود، تاریخ خود و عمق فرامین اسلام، غافل شدند.
شایسته است یا هم اشعاری از شاهنامه فردوسی که به قول مورخین و فرهنگ شناسان، «شناسنامه عمومی فرهنگ ملی ایران» میباشد را مرور کنیم. شاهنامه در حقیقت ترجمهای است از «خداینامهها» که مجموعه کتبی است در ارتباط با آداب، رسوم، سنتها و فرهنگ تاریخ ایران باستان، جهت برقراری ارتباط موثر ما و آیندگان با دستاوردهای گذشتگان.
همه راستی کن که از راستی نیاید به کار اندرون کاستی
چو با راستی باشی و مردمی نبینی جز از خوبی و خرمی
ندیدیدیم چیزی به از راستی همان دوری از کژی و کاستی
اگر خواهی از هر دو سر آبروی همه راستی کن، همه راست گوی
ایرانیان یا رابطان موثر و خلاق فرهنگی
پیشتر گفتیم یکی از موارد تسهیل کننده حمله اعراب به ایران نیاز شدید ایرانیان به مساوات و برابری بود که بر اثر تبعیض حاصل از جامعه طبقاتی ساسانیان (اشراف- نظامیان- صنعت گران و رعایا) و سوء استفاده از دین توسط موبدان زرتشتی و تبانی آنان با شاهان و اشراف بوجود آمده بود. این بود که ایرانیان خود، دروازه های شهرهایشان را به روی اعراب گشودند و در حقیقت تیر خلاص اقتدار هزاران ساله شاهان را خود شلیک نمودند.
همان طور که مطلعید ایران باستان پس از خودیابی به مراحل بالائی از ارضاء نیازهای فیزیولوژیک، امنیت و عشق، احترام و خودشکوفایی دست یافته بودند به طوری که برای اولین بار در جهان پایه گذار بیمه، سازمان حفاظت از جنگلبانی و محیط زیست و صدور اولین منشور حقوق بشر شده بودند. در آثار بجا مانده از ایران باستان شاهد حضور هنر و فرهنگهای مختلفی چون آشوری، بابلی و ... هستیم که به گونهای هنرمندانه ترکیب و تلفیق شدهاند و از ارتباط موثر بین هنر ایرانیان و هنر ملل مختلف، نظیر مناطقی چون مصر، بین النهرین، فینقیه و آسیای صغیر شاهکارهای باشکوه تری خلق گردیده است.
کورش پس از مطالعه پژوهشگرانه قوانین کشورهای تابعه به خصوص قوانین بابلیان (حمورابی)، به ارتباط موثر میان این قوانین با قوانین کشور خود پرداخت و سرانجام قوانین موثرتری ایجاد نمود به طوری که کشورهای زیادی نیز از آن بهره جستند نظیر رومی ها به ویژه روستینین بزرگ امپراطور بیزانس (565- 527 م)
حضرت علی (ع):
هیچ جنبش و حرکتی نیست، مگر این که تو در آن نیاز به شناخت و فرهنگ باشی.
علم و حکمت گمشده مومن است، در پی آن باشید حتی اگر نزد مشرکان باشد.
فرهنگ و تمدن ایرانی که خود نیز از «توانایی فرهنگ سازی و تمدن سازی» برخوردار شده بودند به گسترش و توسعه فرهنگ اسلام و عرب پرداختند از جمله:
- پایه گذاری دستور زبان عربی (صرف و نحو) توسط سیبویه، ابن زجاج و الفارسی که همگی ایرانی بودند انجام گردید.
- آموزش دیوان سالاری و حسابرسی به اعراب توسط هرمزان (سردار اسبق ساسانیان) انجام گردید. به عبارتی ایرانیان پس از شناخت مهم ترین نیازهای فرهنگ اسلامی به ارضای کارشناسانه آن نیازها پرداختند تا تمدن اسلامی شکل گیرد.
- چهار نفر از قاریان هفت گانه قرآن در صدر اسلام (قراء سبعه)، ایرانی بودند.
- نویسنده شش کتاب حدیث اهل سنت، ایرانی هستند.
- دو نفر از تدوین گر جوامع حدیث ایرانی بوده اند. یعنی کتب بحار الانوار مجلسی و وافی ملا محسن فیض کاشانی
- نویسنده کتب اربعه شیعه، همگی ایرانی هستند یعنی الف) کتاب کافی، کلینی رازی، ب) کتاب من لایحضره الفقیه نوشته ابن بابویه قمی یا شیخ صدوق ج) کتب «تهذیب الاحکام» و استبصار، نوشته ابوجعفر طوسی
- از قرن سوم تا به حال، از بین 36 شخصیت شیعی نویسنده کتب فقهی، 24 نفر ایرانی هستند از جمله مقدس اردبیلی، شیخ صدوق و ...
حضرت علی (ع):
هیچ روزی بر انسان نمیگذرد مگر آن که بروی بگوید، من برای تلاش تو، روز تازه ای هستم.
دانشمند اگر مرده باشد زنده است. نادان اگر زنده باشد مرده است.
جی. براون:
از آن چه معمولاً علم عرب خوانده می شود، از تفسیر و سنت، خداشناسی، فلسفه، طب، لغت، تاریخ، شرح احوال، حتی صرف و نحو عرب، اگر سهمی را که ایرانیان آوردهاند را بردارید، بهترین قسمت آن از بین میرود. حتی چهارچوبهای سازمانهای دولت، به میزان زیادی از سازمانهای ایرانی دیوانها یا دولت اقتباس شده است.
- دانشگاه جندی شاپور، در زمان حکومت انوشیروان، مرکز پزشکی ایران باستان و جایگاهی جهت ارتباط موثر ایران در زمینه علوم پزشکی با کشورهای صاحب نظری چون یونان و هندوستان بوده است.
- ابن مقفع از جمله مترجمان کتب منطقی، ادبی و تاریخی از زبان پهلوی به عربی و انجام نوعی ارتباط موثر بین دستاوردهای ایران باستان با اعراب و اسلام بوده است.
- بزرگمهر با داشتن کتبی چون پند نامه بزرگمهر از جمله حاملان، ناقلان، و رابطان موثر در دستاوردهای فرهنگ آریایی به فرهنگ اعراب و تمدن بزرگ اسلامی بوده است.
- محمد خوارزمی، پایه گذار جبر جدید و نویسنده کتب «الگوریسم» و «جبر و مقابله» بوده است که جهان غرب با ایجاد ارتباط موثر با این کتب توانست 5 قرن به تدریس این کتب در دانشگاههای خود مبادرت ورزد.
- سهروردی با داشتن چهل و هفت اثر، توانست به تدوین و توسعه فلسفه عالی پارسیان ایران زمین، نایل گردد.
- خواجه نصیرالدین طوسی، خداوند دانش و سیاست، با خلق صد و شصت اثر رصدخانه مراغه را با ساخت دستگاههای نجومی توسط خودش، بنیان نهاد بطوری که بستر محاسبات گالیله و کپرنیک را مساعدتر ساخت و منبعی جهت اقتباس اروپاییان از تمامیت این رصدخانه گردید.
- عمر خیام با عناوینی چون ریاضیدان، منجم، شاعر، فیلسوف (همتای فلاسفه ای چون اپیکور، گوته، شکسپیر، شوپنهاور و لوکری) توانست الهام بخش شاعران کشورهائی چون انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا، کشورهای مشترک المنافع شوروی سابق، و اعراب گردد. رساله جبر عمر خیام به عنوان برجسته ترین اثر قرون وسطائی در این علم، قلمداد گردیده است.
- مانی مصلح و پیامبر گونه ایران باستان، توسط ایجاد ارتباط موثر با دین زرتشت، دین مهر (میترائیزم یا عرفان کهن ایران زمین) و مسیحیت پیام آور انسانیت و عشق و آزادگی باشد.
- ایجاد کانال ارتباطی سوئز (متفاوت با کانال سوئز فعلی)، در ایران باستان توسط گروه مهندسان ایرانی به سرپرستی مهندس ارتاخه هخامنشی و به دستور داریوش، انجام پذیرفت.
حضرت علی (ع):
در تغییرها و دگرگونی هاست که گوهر و ذات مردان آشکار میگردد
کوپه سوم قطار ارتباطات موثر: ضرورت ارتباط پویا و اقتدار آفرین با باورهای اصیل دینی
یادم میآید در یکی از سمینارهای ارتباط موثر، که طبق روال گذشته از علت حضور شرکت کنندگان در این گونه سمینارها جویا میشدم یکی از شرکت کنندگان گفت من به عشق امام حسین و جهت اثبات حقانیت اهل بیت در این سمینارها شرکت کردم برایم تشریح کنید که آیا درست آمدهام؟ به او گفتم بله ولی بد نیست صحبتهای دیگری را نیز بشنوی! دوست من! مراقب باش آنقدر به درخشش حقانیت و عشق به اهل بیت متمرکز نشوی بطوری که خود را نسبت به درک و ارتباط با دیگر حقایق هستی و وقایع بینالمللی بی نیاز بدانی و مهمتر از همه از شدت عشق به ائمه اهمیت شناخت ائمه را از یاد ببری.
- آیا بهتر نیست که نسبت به سیر اندیشهها و عملکردهای حقیقتجویانه پیامبران قبل از اسلام نیز، بدون تعصب، ارتباطی پژوهشگرانه داشته باشی؟ و تکامل آن اندیشهها را تا ائمه دنبال کنی؟
- آیا شایسته نیست که از سیر تفکرات و تاثیرات اندیشمندان و مصلحان غیر دینی نیز، اطلاعی داشته باشی؟ و به گونهای پژوهشگرانه و بدون مطلق گوئی و تعصب، به مقایسه و کنکاش میان شباهتها و تفاوتهای سیر آن اندیشهها بپردازی و عوامل زمینه ساز، تقویت کننده، تضعیف کننده و تشدید کننده آن اندیشه و باورها را شناسایی کنی؟
- همیشه بررسی کن که در زمان حال یا طی یک مقطع تاریخی،
الف) طرف مقابل شما چه میگوید؟
ب) در چه شرایطی میگوید (شرایط زمانی، مکانی، اجتماعی و ...)
ج) هماهنگیها و یا تناقضات میان اندیشه، گفتار و رفتار او در چه حد است؟
او گفت: آیا به نظر شما عشق به امام حسین جهت رستگاری در این دنیا و شفاعت در آن دنیا کافی نیست؟ به او گفتم آیا تمرکز تمام عیار به یک قسمت از پیکره «حقیقت جوئی و عدالت گستری» آنهم بدون در نظر گرفتن ارتباط این قسمت با دیگر قسمتهای این پیکره، ثمرهای جز محدودیت بینش افراط و تفریط، تعصب و خود مطلق پنداری نخواهد داشت؟ آیا این ثمرهها با خواسته امام حسین (ع) مبنی بر آزادگی در اندیشه، گفتار و رفتار، منافات نخواهد داشت؟ و آیا با چنین اندیشههائی میتوان به خواستههای انبیاء و ائمه یعنی ایجاد وحدتی فراگیر و انسانی بین توده های بزرگ و متفاوت ملی و فراملی مبادرت ورزید؟ آیا این همان خواسته استعمارگران نیست که با بریدن ارتباطات انسانی و تفرقه های فرقه ای و گروهی در صدد آن هستند که همواره در هزار گوشه جهان آن طور که مصالح و منافعشان ایجاب می کند حکومت کنند؟ تا سرانجام تو نتوانی حقانیت موجود در سینه اهل بیت را آنطور که شایسته است به جهانیان اثبات نمائی! و ساعات طلائی عمر و منابع گرانقدر انرژیهایت را صرف جنگ با کسانی کنی که همیشه شناخت دقیق و کاملی از آنان نداری! به او گفتم اگر در کنار عشق صرف، به شناخت راه و روح ائمه بپردازی و عملاً اندیشه و فرهنگ آن ها را دنبال کنی عاشقان آگاه، موثر و کارآمد آن حضرت، مبدل میشوی و ضمن رستگاری در این دنیا، به شفاعت آنان در آن دنیا نیز، نیاز چندانی پیدا نخواهی کرد و به یکی از افتخارات و ادامه دهندگان رسالت آن عزیزان مبدل خواهی گشت و با این شناخت عمیق، میتوانی شکوه و عظمت ائمه را به هر فرهنگی بشناسانی. مراقب باش که عشقها، ستایشها، تقدیسها، و تجلیلهای تو از هر موجودی، تبدیل به موانع شناخت عمیقتر و راهگشاتر همان موجود نگردد.
- عشق بدون شناخت ممکن است سبب تخدیر و سرگرمی و معطلی تو گردد بطوری که حتی بر اثر افراط هائی که خودت داشتهای روزی ارتباط با آن عزیزان را به غلط سودمند نپنداری و حتی به کلی رهایشان کنی! و همچنان فراموش کنی که مشکل از نوع دیدگاه و ارتباط تو بوده است و بس! او گفت: ائمه نورهائی هستند که قبل از خلقت زمین و آسمان خلق شدهاند. به او گفتم، ائمه بیش از هر چیز بواسطه نحوه تفکر و رفتارشان به سرچشمه های نور و هدایت مبدل شدند و به همین علت میتوانند الگوهای قابل اجرائی برای ما، موجودات زمینی باشند نظیر زندگی پر فراز و نشیب علی (ع) که به وقتش می جنگید و در جایش منبع لطف و رحمت میشد و هنگامی به سخن و خطابه میپرداخت و به وقتش سکوت میکرد و همواره همچون یک انسان، نه یک موجود متافیزیکی و ماورائی در حال اندیشه و تحلیل و انتخاب آگاهانه بسر میبرد. جهت ارتباط موثر با اولیای دینی میبایست تلاش کنیم تا ائمه شناس باشیم نه ائمه پرست! او گفت آیا بحث شما با من نشانه نیاز شما به تقویت هر چه بیشتر اصول اعتقادیتان نیست؟ به او گفتم بله! من هم دوست دارم همگی همراه با اعتقادات و باورهایمان به زیر باران تفکر و پژوهش برویم ولی شایسته نیست که بواسطه بحث و گفتگوی متفاوت و شاید دور از انتظار درباره مقدسات، به هم بر چسب بزنیم! تمامی بحثها، مناظرهها و تضارب اندیشههای نسبی میتوانند سبب ارتقاء و تعمیق باورهای دینی و پویائی اندیشه انسانی گردند به شرط آن که الف) هیچ گاه از نظریات متفاوت نهراسیم ب) نسبی بودن اندیشه های بشری را باور کنیم. ج) به سرعت و بدون نقد و تحمل و گفتگو، به دیگران بر چسب هائی چون مخالف، بی اعتقاد، منحرف و مرتد و یا ملحد نزنیم د) به خود و دیگران به میزان کافی فرصت دهیم تا تفکر، مقایسه، استنباط و اکتشاف داشته باشیم و استنباطهایمان را نسبی بدانیم هـ) در قلم زدن وسواس داشته باشیم و) در اظهار نظر محتاط باشیم.
و شایسته است به این جمله حضرت محمد (ص) در حالی که دست بر شانه سلمان فارسی نهاده بود توجه کنیم: اگر دین در ثریا باشد، قطعاً مردانی از ایرانی زادگان، میروند تا به آن دست یابند.
حضرت علی (ع) به پاس روحیه پژوهش گرانه سلمان فارسی، وی را به لقمان حکیم تشبیه نموده است.
کوپه چهارم قطار ارتباطات موثر: ارتباط موثر و نقش هویت ملی، دینی، زبانی، نژادی و تاریخی و تحولات اجتماعی
همان طور که میدانید یکی از عناصر مهم وجودی هر دولت، مردمند. اگر دولتی از جمعیتی قابل ملاحظه و دائمی برخوردار نباشد، دولت به شمار نمیآید و نظیر قاره قطب جنوب که از وسعتی قابل ملاحظه برخوردار است ولی به علت فقدان اقامت دائمی تودهای از جمعیت هرگز نتوانسته است دولتی را بوجود آورد.
با این اوصاف ضرورت «تقویت پیوندهای ملی» با گرامیداشت و توسعه عناصری چون الف) زبان ب) فرهنگ ج) دین د) آداب و رسوم اجتماعی هـ) سرزمین مشترک و) تاریخ مشترک ز) اندیشه یا جهان بینی مشترک، یک ضرورت محسوب می گردد ولی این امر بیشتر مستلزم بینش و عملکردی هنرمندانه است تا اجرای آکادمیک پارهای از قوانین و باورها.
یکی از علل اقتدار ایران باستان و ایجاد امپراطوریهای بزرگ، پایدار و فراگیر از اقوام گوناگون، موارد سه گانه زیر بود: 1) گفت و شنود نقادانه عقاید گوناگون؛ 2) <span st