Change Manager

مدیریت، یعنی اینکه شما نمی‌توانید از تلاش کردن بازایستید، بلکه باید سخت‌تر تلاش کنید تا در اوج بمانید.

Change Manager

مدیریت، یعنی اینکه شما نمی‌توانید از تلاش کردن بازایستید، بلکه باید سخت‌تر تلاش کنید تا در اوج بمانید.

طرز برخورد با افراد بد قلق

ارائه: ساناز رضایی

طرز برخورد با افراد بد قلق: افراد بدقلق ؛ آنها افرادی هستند که شما نمی توانید آنها را تحمل کنید ، افرادی که آنچه از آنها می خواهید انجام دهند را انجام نمی دهند و یا آنچه که شما از ایشان نمی خواهید را انجام می دهند و شما نمی دانید با آنها چه کنید ! خبر خوب : شما دیگر مجبور نیستید قربانی آنها باشید . هر چند شما نمی توانید افراد بدقلق را تغییر دهید ولی می توانید به گونه ای با آنها ارتباط برقرار کنید که آنها خودشان را تغییر دهند .
در این نوشتار ، ما چهار ناحیه کلیدی مشخص می کنیم که شما می بایست برای حل مشکلات افراد خود بر آنها تمرکز کنید .
ابتدا ، 10 نوع از نامطلوب ترین رفتارها را شرح می دهیم و نیروهایی که افراد را وادار می سازند تا به چنین صورتهای متنوعی بدقلقی کنند را بررسی می کنیم . سپس به شما کمک می کنیم به منظور درک این که چرا افراد به روش خود عمل می کنند یک « لنز » بسازید

ما به شما تکنیک هایی نشان می دهیم که به شما کمک می کنند گوش دهید تا بفهمید و بدین وسیله به درک عمیق تری برسید . ما روشهایی از صحبت کردن را به شما پیشنهاد می کنیم که دیگران بهتر شما را درک کنند . شما با داشتن مهارتهای مؤثر گوش دادن و صحبت کردن ، در اندوخته خود ،  عناصر سازنده از تدابیر ویژه برای خشن ترین رفتارها را در اختیار دارید و مادام که این مهارتهای ارتباطی مثبت را با موفقیت به انجام برسانید ، قادر خواهید بود از وقوع بسیاری از رفتارهای سخت گیرانه جلوگیری کنید .
پس از آن به بحث در مورد هر یک از نامطلوب ترین رفتارهای ده گانه می پردازیم و به شما می گوییم که چگونه در هر مورد به بهترین نتیجه برسید . سپس شما را تشویق می کنیم تا شروع کنید و برخی از اقداماتی که می توانید بلافاصله آنها را انجام دهید به شما پیشنهاد می کنیم تا شما با افرادی که نمی توانید تحملشان کنید ، برخورد بهتری را آغاز نمایید .
نامطلوب ترین رفتارهای ده گانه را شناسایی نمایید :
نامطلوب ترین رفتارهای ده گانه کدامند ؟ همه ما بسته به ضعف و قوت های میان فردی ، با اندکی تفاوت به این سئوال پاسخ می دهیم . ولی در کل همه ما موافقیم که چه افرادی بدقلق هستند و چه چیزی آنها را بدقلق می کند . 10 الگوی رفتاری ویژه وجود دارند که افرادی با سلامت روانی ، هنگامی که در معرض تهدید یا مخالفت قرار می گیرند به آنها متوسل می شوند و درگیری با شرایط ناخواسته ( و یا عقب نشینی از آن ) را به این طریق نشان می دهند .
تانک : سمج و سنگدل ، پر سر و صدا و نیرومند و یا به ملایمت و دقت یک اشعه لیزر ، می پندارد که هدف ، وسیله را توجیه می کند . اگر شما سر راه باشید ، منهدم خواهید شد .
تیرانداز پنهان : این اپراتور مخفی ، به دلایلی از شما رنجیده است . او به جای این که عصبانی شود ، نقاط ضعف شما را شناسایی کرده و از طریق کار شکنی ، سخنان تحقیر آمیز و غیبت ، از آنها علیه خودتان استفاده می کند .
نارنجک : این فرد از خشم و کج خلقی ناگهانی که ظاهراً با شرایط فعلی نامتناسب است منفجر می شود و به دیگران این پیام را می فرستد که خودتان را پنهان و در مورد علتش فکر کنید .
علامه دهر : این فرد 98 % از هر چیز را می داند ( فقط بپرسید ! ) علامه دهرها ، ساعت ها آن چه می دانند را به شما می گویند ولی یک ثانیه هم به " ایده های کاملاً حقیر " شما گوش نمی دهند .
اگر چه این افراد زیاد نمی دانند ولی نمی گذارند که این امر مشخص شود . اگر شما چیز زیادی درباره آن چه که آنان صحبت می کنند ، ندانید ممکن است شما را گمراه کنند و یا این که پروژه را از مسیرش خارج سازند .
این فرد به سرعت موافقت می کند ، به آهستگی به قولش عمل می نماید و ردپایی از تعهدات کامل نشده و خلق وعده به جای می گذارد . اگر چه آنها هیچ فردی را راضی نمی کنند ولی تعهدات بیش از حدی برای راضی کردن دارند .
فرد مردد : فرد مردد هنگامی که با تصمیم گیری جدی مواجه می شود آن قدر آن را به تعویض می اندازد که بسیار دیر شود . سرانجام ، زمانی می رسد که تصمیم خود به خود گرفته می شود . بنابراین ، این امر تقصیر هیچ فردی به جز خود او نیست .
فردی که هیچ کار انجام نمی دهد : شما نمی دانید چه چیزی اتفاق می افتد زیرا فردی که هیچ کار انجام نمی دهد هیچ چیز - هیچ بازخورد ، عبارت کالامی و غیر کلامی - به شما نمی گوید .
فردی که همیشه نه می گوید : این فرد می گوید : " پایان روز سپید ، سیاه است " و " من منفی نگر نیستم بلکه واقع گرا هستم. " فردی که همیشه نه می گوید در حال یکه ماتم زده و دلسرد کننده است ، دیگران را مأیوس می کند .
فرد نالان : این افراد در مصیبت های خود غرق هستند و دائما ناله وزاری می کنند و با تعمیم های شان که هیچ چیز درست نیست ، همه چیز اشتباه است و این که همیشه اوضاع به آن صورت خواهد بود مگر این که کاری انجام دهید ، دیگران را نیز غرق می کنند .

برخی از ایده های اولیه برای برخورد با انواع نامطلوب ترین رفتارهای ده گانه :
درک کنید که افراد به صورت متفاوتی نسبت به انواع رفتارها واکنش نشان می دهند : فردی که از نظر شما بسیار آزار دهنده است ممکن است به نظر فرد دیگری کاملاً قابل قبول باشد .
بر شناخت این الگو ها تسلط یابید : هر یک از این گونه ها پاسخ متفاوتی را ایجاب می کنند . درباره افراد پیرامون خود فکر کنید . آیا فردی در محیط کار یا منزل شما با یکی از این تعریف ها متناسب است ؟
نقشی که بازی می کنید را شناسایی نمایید : همه ما می توانیم در مواقعی بدقلق باشیم . درک این رفتارها در خودتان به موفقیت شما نسبت به دیگران کمک خواهد کرد .
" میان جامعه مؤدب ، اجماع و توافق مسلمی درباره این که چه افرادی بدقلق هستند و این که آنها چه کاری انجام می دهند که دیگران آنها را بدقلق می پندارند وجود دارد . "
بهترین رفتار را در تانک ایجاد کنید :
وقتی شما مورد حمله تانک هستید ، بهعنوان بخشی از مشکل ، هدف گیری شده اید . رفتار پرخاشگرانه به منزله وارونه پرتاب شدن در مسیر و یا انهدام مانعی است که شما ارائه اش کرده اید . هدف شما باید دستور به احترام گذاشتن باشد ، زیرا تانک ها به سادگی به افراد مورد احترام خود حمله نمی کنند . افراد پرخاشگر به واکنش های مصرانه نیازمندند . در این جا یک برنامه کاری پنج مرحله ای ارائه می شود که پیام قدرت و توانایی آشکار و واضح شما را به تانک ارسال می کند .
استقامت کنید : از جای خود تکان نخورید . موضع خود را تغییر ندهید و مدافع یا مهاجم نشوید . صبر کنید تا حمله تمام شود ، سپس به تانک بگویید که می خواهید در مورد آن حمله ، کاری انجام دهید ( حتی اگر این کار به معنی دور شدن از محیط است ) و آن کار را انجام دهید . در مواقع دیگر ممکن است لازم باشد به مرحله بعدی پیشروی کنید .
حمله را دچار وقفه کنید . بارها و بارها اسم فرد را بگویید تا توجه او را کاملاً جلب کنید . هنگامی که این مرحله را شروع کردید ، جا نزنید . افراد پرخاشگر ، افراد مصری را که مقابل آنها می ایستند ، تا زمانی که ایستادگی آنها حالت حمله به خود نگیرید ، دوست دارند . بلندی صدای خود را تا 75 % بلندی صدای تانک نگه دارید . آن وقت او در می یابد که شما مصر هستید نه پرخاشگر .
به عقب باز گردید . اکنون که توجه تانک را جلب کرده اید ، اتهام اصلی را دوباره باز گو کنید . این نمونه خوبی از گوش کردن محترمانه است و این مفهوم را می رساند که شما حرف های او را شنیده اید . زمان توجه کردن تانک کوتاه است . دو جمله به نتیجه می رسد . او به تخلیه کردن عقده هایش باز می گردد . چند لحظه صبر کنید ، دوباره وقفه ایجاد کنید و دوباره به عقب باز گردید .
اصل مطلب را نشانه بگیرید و شلیک کنید . مکالمه را به سمت اصل مطلب تانک ، اگر که او درست می گوید و یا اصل مطلب خودتان ، اگر شما درست می گویید دوباره جهت دهید . تانک می خواهد کاری انجام دهد و بهترین شانس برای پایان دادن به حمله ، اختلاط با هدف او می باشد . با توجه به موقعیت شما ، اصل مطلب تغییر می کند . ولی معمولاً در دو جمله بیان می شود . آن را کوتاه و شیرین کنید : زمان توجه تانک بسیار کوتاه است . سعی کنید نشان دهید که شما با او موافق هستید . به طور مثال " هر دوی ما در این پروژه آن چه که بهترین است را می خواهیم " و یا به مشکل ، عکس العمل نشان دهید " افتضاح است ، من اینجا برای کمک به تو هستم و ما می خواهیم درباره آن کاری بکنیم . " یک نگرش کنترل کننده اوضاع ، قطعاً با تانک اختلاط می کند . اگر شما با او موافق نیستید ، مخالف خود را به طول مثال این گونه ابراز کنید : " هر وقت آماده بودید که عاقلانه ارتباط برقرار کنید ، راجع به آن با شما بحث خواهم کرد . "
با افتخار صلح کنید . هیچ گاه در را به روی تانک نبندید . اگر در باز باشد تانک فرصت دارد تا عقب نشینی کند و احتمالاً این کار را خواهد کرد . بگذارید تا او حرف آخر را بزند . ولی این شما هستید که تصمیم میگیرید این امر در کجا و در چه هنگامی اتفاق افتد . به طور مثال ، "وقتی شما آماده هستید که محترمانه با من صحبت کنید من با کمال میل به شما گوش خواهم کرد. "
سه پاسخ احساسی متداول به تانک مهاجم وجود دارد . همه آنها طبیعی - و بی ثمر - هستند . بنابراین نگرش خود را تطبیق دهید :
حمله متقابل نکنید : از درگیر شدن با تانک بپرهیزید . ممکن است شما پیروز میدان باشید ولی اگر تانک اتحادیه ای علیه شما ایجاد کند ، ممکن است در جنگ از او شکست بخورید .
دفاع نکنید ، توضیح ندهید و توجیه نکنید : تانک هیچ علاقه ای به توضیحات شما ندارد و رفتار تدافعی شما احتمالاً تانک را بر انگیخته تر می کند .
خاتمه ندهید : به خاطر ترس و واهمه و یا جلوگیری از اختلاف ممکن است وسوسه شوید تا عقب نشینی کنید ولی ترس نشانه شکست ناپذیری تانک و توجیه شدن حمله اش می باشد و ممکن است به تانک القاء کند که باری جنگ بیشتر باز گردد .
" تانک مجادله آمیز ، رک و عصبانی است و رفتار مصرانه و پرخاشگرانه شدیدی را دارد . "
بهترین رفتار را در تیراندازی پنهان ایجاد کنید :
وقتی رویدادها طبق برنامه جلو نمی روند و یا دیگران کار شکنی می کنند ، فردی که می خواهد کاری انجام دهد با تیراندازی پنهان ، اختلافات را از بین می بدر . هدف شما در برخورد باتیرانداز پنهان این است که او را از کمین کردن ، بیرون بیاورید . از آنجایی که قدرت محدود او ، بیشتر از عملکردهای مخفیانه اش سرچشمه می گیرد ، به محض این که موقعیت تیرانداز پنهان ، آشکار گردد ، آن موقعیت بی فایده و به درد نخور می شود .
توقف کنید ، نگاه کنید ، به عقب باز گردید . از آنجا که هدف شما بیرون آوردن او از کمینگاه است ، ابتدا باید مخفی گاه او را هدف گیری کنید . اگر به نظر می رسد که کسی به شما شلیک می کند - حتی اگر وسط جمله ای هستید - توقف کنید . ایجاد وقفه در خودتان ، توجه تیرانداز پنهان را جلب می کند و به صورت مؤثری نقاب او را بر می دارد . برای لحظه ای مستقیم در چشمان او نگاه کنید و سپس در اظهارات او به عقب باز گردید .
از سئوالات نور افکن استفاده کنید . حال زمان آن فرا رسیده است که نور افکن را روشن کنید ، سئوالی بپرسید که از تیرانداز پنهان حرف بکشید و رفتار او را در معرض دید قرار دهید . دو تا از بهترین سئوالات بر مبنای هدف و ارتباط هستند . " هنگامی که آن را گفتید ( به عقب باز گردید ) واقعاً می خواستید چه بگویید ؟ " و " آن چه که گفتید ( به عقب باز گردید ) به این چه ربطی داشت ؟ " نکته کلیدی درباره پرسیدن سئوالات نور افکن این است که لحن خود را بی طرفانه نگه دارید و نگاهی بی طرفانه ( بخوانید « بی گناه » ) را روی چهرتان حفظ کنید .
اگر لازم شد از استراتژی تانک استفاده کنید . اگر تیرانداز پنهان به تانک تبدیل شود ، شما باعث بهبود اوضاع شده اید ، زیرا تاکنون حداقل می دانید که مشکل چیست ! از تدابیری که برای برخورد با تانک پیشنهاد شد نه فقط برای فرمان دادن به تانک ، بلکه برای فرمان دادن به شاهدین حمله ، استفاده کنید .
به گشت زدن در علت نارضایتی ادامه دهید . اگر شک دارید ولی مطمئن نیستید که کسی به شما بخل و کینه می ورزد ، به دنبال دلیل آن بگردید . اگر مدارکی دال بر کینه توزی شخصی یافتید ، شاید بخواهید تا با صحبت کردن درباره تردید ها و نگرانی ها به اوضاع ، بهبود ببخشید . اگر شما در آشکار سازی کینه توزی ها موفق هستید به تمامی آن چه تیرانداز پنهان می بایست بگوید ، گوش کنید . به محض این که علت نارضایتی را کاملاً فهمیدید ، بگذارید تا بداند شما متوجه شده اید و از توضیح صادقانه او در خصوص مشکل ، قدردانی می کنید .
از یک آینده خوب خبر دهید . در خلوت یا جمع ، با خبر دادن از رفتار دیگری در آینده ، فعل و انفعالات را پایان دهید . در پایان هر مقابله با تیرانداز پنهان ، مهم است اجازه دهید او بداند که شما در آینده یک رابطه آزاد و دوستانه را ترجیح می دهید . بنابراین ....
عکس العمل بیش از اندازه نشان ندهید . نشان دادن عکس العمل پر قدرت به تیرانداز پنهان ممکن است او را به اقدامات هر چه بیشتر تشویق کند . بهترین راه ، ایجاد یکی از کنجکاوی های سرگرم کننده است . سعی کنید ناراحتی نوشید و نسبت به خود ، بیشتر بر تیرانداز پنهان تمرکز کنید .
بین تیرانداز پنهان صمیمی و تیرانداز پنهان کینه توز تفاوت قایل شوید : تیراندازی پنهان به صورت صمیمانه ، از هدف مورد قدردانی قرار گرفتن ، یعنی نیاز به جلب توجه ، سرچشمه می گیرد . از طرف دیگر ، تیراندازی پنهانی کینه توزانه ، از هدف انجام دادن کار ریشه دارد و نیاز به کنترل کردن را با سعی در صدمه زدن به دیگران برای کنترل آنها ، برآورده می سازد .
سعی کنید درباره تیرانداز صمیمی تجدید نظر کنید :
اظهارات او را به عنوان نشانه ای از مهربانی و عادات رفتاری او بدانید . اگر نمی توانید به گفته هایش بخندید ، حداقل می توانید یاد بگیرید که آنها را شوخی فرض کنید و یا بگذارید تا او بداند که شما به مسخره کردن و یا تحقیر کردن ، پاسخ خوبی نمی دهید . از آنجا که او شما را دوست دارد ، رفتارش را نسبت به شما تغییر می دهد و هنگامی که این امر صورت گرفت ، با قدردانی از این فرد به دلیل آن تغییر ، آن رفتار را تقویت کنید .
" تخصص تیرانداز پنهان در این است که یا با نظرات گستاخانه ، گوشه و کنایه های تلخ یا با گرداندن چشم هایش ، شما را احمق جلوه دهد . "
بهترین رفتار را در علامه دهر ایجاد کنید :
افرادی که علامه دهر هستند مطلع ، آگاه و کاملاً متبحر بوده و در دیدگاه های خود به شدت قاطع و رک و راست هستند . هدف آنها این است که به بهترین شکل ممکن کاری را انجام دهند تا بتوانند با تحمل کمترین اصلاح و یا انکار ، بسیار کنترل کننده و نظارت گر باشند . این افراد ایده های جدید را به عنوان زیر سئوال بردن قدرت و دانسته های خود در نظر می گیرند و در مقابل این مخالفت ها ، می ایستند . آنها هر کاری می کنند تا از تحقیر و سر شکستگی جلوگیری کنند .
هدف شما در برخورد با این افراد ، باز کردن ذهن آنها به سوی ایده ها و اطلاعات جدید است . ولی همان طور که دیدیم این کار آسان نیست ! علیرغم عدم رغبت این افراد به شنیدن ، نظرتان را ابراز کنید .
آماده باشید و ماهیت خود را بشناسید . اگر در افکار شما نقایصی وجود دارد ، رادار علامه دهر به آنها متوجه می شود و برای بی ارزش و بی اعتبار کردن کل فکر شما ، از آنها استفاده می کند . برای این که یک علامه دهر را وادار سازید تا گزینه شما را مورد ملاحظه قرار دهد ، باید از قبل به روشنی درباره اطلاعات خود فکر کنید و آماده باشید تا آنها را واضح و مختصر ارائه نمایید .
محترمانه بعقب باز گردید . از حالا بدانید : شما باید بیش از هر فرد بدقلق دیگری ، با علامه دهر به عقب باز گردید . قبل از این که بتوانید آنها را به سمت دیدگاه دیگری جهت دهی نمایید ، باید احساس کنند که شما اهمیت دیدگاه آنها را درک کرده اید .
بازگشت ساده به عقب کافی نیست . تمام رفتار و کردار شما باید احترام آمیز و صمیمانه باشد . شما می خواهید تا حقیقتاً دیدگاه علامه دهر درست به نظر برسد .
با تردید ها و رغبت های آنها اختلاط کنید . اگر علامه دهرها به فکر و ایده ای اعتقاد دارند ، به این دلیل است که معیارهای ویژه ای آن فکر را برای آنها مهم جلوه می دهند . اگر شما این معیارها را از قبل بشناسید ، سودمند است تا قبل از ارائه ایده خود ، با آن معیارها توسط تأیید کردن آنها ، اختلاط کنید ، سپس نشان دهید که ایده شما چگونه آن عوامل را مورد توجه قرار می دهد .
دیدگاه خود را به صورت غیر مستقیم ارائه کنید هنگامی که دوباره زمان جهت دهی علامه دهر به سمت موضعتان فرا رسید ، از کلمات ملایمی مانند « شاید » ، « ممکن است » ، « یک لحظه من را تحمل کنید » استفاده نمایید تا به جای آن که مصمم و مبارزه طلبانه به نظر برسید ، غیر مستقیم و فرضی جلوه کنید . از سئوالات به جای عبارات و ترجیحاً از « ما » به جای « من » استفاده کنید .
آنها را به پیش کسوت تبدیل کنید . بگذارید تا آنها بدانند که شما آنها را ماه رو خبره می دانید و مایلید تا از آنها یاد بگیرید تا به این وسیله کمتر تهدید شوید . به این صورت ، علامه دهر به جای کار شکنی ، وقت بیشتری را برای آموزش دادن به شما صرف می کند . با گذشت زمان ، مشتاق تر شدن علامه دهر برای گوش دادن به شما نیز کاملاً امکان پذیر است .

نگرش خود را تعدیل کنید :
از سلاح علامه دهر استفاده نکنید : در برابر این وسوسه که خود نیز علامه دهر شوید ، مقاوم کنید . این امر برای این که علامه دهر را محکم سر جای خود بنشانید ، مناسب است .
علامه دهر را نرنجانید : در ذات و سرشت آنها نیست که به نصیحت کردن دیگران گوش دهند . رنجش ها فقط منجر به جر و بحث می شوند که آن هم بی فایده است .
افکار خود را بر علامه دهر تحمیل نکنید : به خودتان آموزش دهید تا در ارائه افکارتان انعطاف پذیر ، صبور و زرنگ باشید .
" علامه دهر که به ندرت تردید دارد ، تحملش نسبت به اصلاح و یا انکار کم است . اگر اشتباهی صورت گیرد ، علامه دهر با همان قدرت درباره فرد مقصر - شما - صحبت می کند ! "
بهترین رفتار را در افرادی که فکر می کنند علامه دهرند ، ایجاد کنید :
رفتار افرادی که فکر می کنند علامه دهرند ، از نیاز به قدردانی شدن سرچشمه می گیرد . آنها وقتی احساس نمایند که ناچیز شمرده شده اند برای جلب توجه ، تلاش بیشتری می کنند . این افراد صحبت و مکالمات را به جایی که ممکن است ناخواسته باشد ، می کشانند .
در برخورد با این افراد ، هدف شما این است که در حین اقدام ، متوجه آنها شوید و رفتار بد آنها را به دام اندازید . اگر بتوانید از تدافعی کردن این افراد جلوگیری کنید ، موفق تر خواهید بود . در این جا یک برنامه کاری برای ایجاد بهترین رفتار در افرادی که فکر می کنند علامه دهرند ، ارائه می شود .
به آنها کمی توجه کنید . دو روش برای توجه به این افراد وجود دارد . روش اول این است که مشتاقانه در نظریات آنها به عقب بگردید . این امر امکان می دهد تا فرد بداند شما به او توجه می کنید ( تا این گونه در حماقت خود به حال خود واگذاشته شود ) . روش دوم تأیید حسن نیت او بدون اتلاف وقت برای شنیدن اطلاعاتش می باشد . شما بدون این که لزوماً با اظهارات او موافقت کنید توجه مثبتی به او نشان می دهید .
موارد خاص را شفاف سازی کنید : اگر شما نمی دانید که او درباره چه چیزی صحبت می کند ، این امر آسان خواهد بود . از او برخی سئوالات آشکار کننده ، درباره موارد ویژه اطلاعاتش بپرسید . افرادی که فکر می کنند علامه دهرند در صحبتشان از تعمیم های فراوانی استفاده می نمایند لذا به کلماتی چون « همه افراد » و « همیشه » به طور ویژه توجه کنید .
موضوع را همان طور که هست بیان کنید . مکالمه را با دقت به سمت « واقعیت » هدایت کنید . از « من » استفاده کنید تا اظهارات شما تهدید آمیز نباشد . برای افزودن مدارک انکار ناپذیر می توانید ضمن گفتگو حقایق را ثبت کنید .
به آنها ارفاق کنید در این مرحله ، واضح شده است فردی که فکر می کند علامه دهر است نمی داند درباره چه دارد صحبت می کند و شما نیز نمی دانید . در مقابل وسوسه شرمنده کردند او ، مقاومت کنید . به جای آن ، با بخشیدن او ، شانس این که او حالت تدافعی به خود بگیرد را به حداقل برسانید . افرادی که فکر می کنند علامه دهرند مانند علامه دهرها ، به افکار و ایده های شان دل بستگی ندارند . اگر بگذارید با شما همراه شوند ، آماده می شوند تا طرفدار شما باشند .
چرخه را بکشیند . به محض این که افراد گمان کنند فردی فکر می کند علامه دهر است ، حجتی اگر او استحقاق مورد توجه قرار گرفتن را داشته باشد ، به او توجه نمی کنند . ولی این امر باعث می شود نیاز فردی که فکر می کند علامه دهر است به مورد تشویق قرار گرفتن ، بیشتر شود و او حتی بیشتر به آن رفتار بپردازد . « شکستن چرخه » به این معنا است که هنگامی که آنها در خور تشویق شدن هستند ، به آنها ارزش و اعتبار ببخشید . به کاری که فرد مشکل آفرین آن را به درستی انجام می دهد توجه کنید و او را به خاطر آن تحسین نمایید . در برخی موارد ، این توجه تنها کار لازم برای فروکش کردن این رفتار است . در ارتباط با دیگران ، از یک مقابله ملایم برای بیان عواقب رفتار منفی آنها استفاده کنید .
نگرش خود را تعدیل کنید :
آنها را نا امید نکنید : وقتی مستقیماً با افرادی که فکر می کنند علامه دهرند ستیزه جویی می کنید ، حمله متقابل با ادعاهای بزرگتر تنها راه چاره آنها خواهد بود . آنها با اثبات تقصیر می توانند بر افرادی که چیز زیادی نمی دانند ، تأثیر بگذارند .
سریع قضاوت نکنید : ما از افکاری که لزوماً به درست بودنشان معتقد نیستیم ، دفاع
کرده ایم .
" افرادی که فکر می کنند علامه دهرند ، نمی توانند همیشه و همه افراد را فریب دهند اما آنها می توانند برخی افراد را در مدت کافی و یا همیشه تعدادی از افراد را - فقط به خاطر جلب توجه - گول بزنند . "

بهترین رفتار را در نارنجک ایجاد کنید :
وقتی با تلاش فردی برای قدردانی شدن ، با بی تفاوتی مخالفت شود ، او ممکن است به خاطر نیاز به توجه که اندکی مخفی شده است ، منفجر گردد . از دست دادن کنترل عاطفی که یکی از تدابیری است که مکرر توسط نارنجک استفاده می شود ، یک تدبیر تدافعی در مقابل احساس بی اهمیتی می باشد .
اگر شما به عنوان یک فرد بزرگسال در یک گروه ، کنترل خود را از دست داده باشید می دانید که این امر می تواند چقدر باعث سر شکستگی شود . نارنجک ها به علت رفتارشان ، از خود متنفرند ولی این تنفر از خود ، غالباً وسیله زمانبندی بر بر انگیختن انفجار بعدی می باشد . این چرخه متغیر که بدون بررسی ادامه می یابد ، به این معنا است که پیشگیری بهتر از درمان است . در اینجا پنج مرحله برای ایجاد بهترین رفتار در نارنجک ارائه می شود .
توجه نارنجک را جلب کنید . این تنها موردی است که صدای شما باید از صدای فرد مشکل آفرین بلندتر باشد ، ولی سعی کنید که لحن شما پرخاشگر به نظر نرسد . با صدای بلند ولی با لحنی علاقه مندانه اما نه خشمگین ، نام از را صدا بزنید .
قلب او را هدف بگیرد . نگرانی اصلی خود را با بیان آن چه که فرد مشکل آفرین به آن نیازمند است ، نشان دهید . با دقیق گوش دادن ، می توانید دلیل انفجار را تعیین کنید و سپس در حالی که او را از نگرانی خود مطمئن می سازید ، به عقب باز گردید . هنگامی که قلبش مورد اصابت قرار گرفت ، از این که چگونه نارنجک به سرعت خونسرد می شود ، شگفت زده می شوید.
شدت را کاهش دهید . هنگامی که متوجه شدید نارنجک در حال پاسخگویی ( به تدبیر شما ) است ، از شدت و بلندی صدای خود بکاهید . شما با کاهش شدت سطح و بلندی صدای خود بکاهید . شما با کاهش شدت سطح ارتباطات خود می توانید از اوج انفجار تا سطح طبیعی ارتباط ، با نارنجک صحبت کنید .
زمانی برای بد رفتاری در نظر بگیرید . هنگامی که آدرنالین در خون جریان دارد ، تلاش برای یک مکالمه منطقی با فرد مشکل آفرین ، بی فایده است . بنابراین برای مدتی وقفه ای ایجاد کنید تا همه چیز آرام شود . سپس تقاضا کنید تا با هم باشید و مسایل را به نتیجه برسانید .
از منفجر کردن نارنج خودداری کنید . این مرحله در روابط طولانی مدت مورد ملاحظه قرار می گیرد و بنابراین در برخورد با فرد مشکل آفرین ، مهمترین مورد است ، سعی کنید متوجه شوید چه چیزی ضامن نارنجک شما را بیرون می کشد و سپس آن را نکشید ! اگر متوجه شدید فرد دیگری ضامن نارنجک را می کشد ، آموزش ارتباطات میان فردی و حل اختلاف ممکن است سودمند باشد .
نگرش خود را تعدیل کنید :
خشم خود را آزاد کنید : اضافه شدن خشم شما به این موقعیت متغیر ، مانند ریختن بنزین روی آتش شعله ور است .
یاد بگیرید به صورت متفاوتی به نارنجک نگاه کنید :
گاهی اوقات تجسم فردی که کج خلقی می کند ، مانند یک بچه دو ساله ، می تواند کمک ساز باشد ، تغییر درک شما از نارنجک ، فاصله کافی نسبت به موقعیت را در اختیار شما می گذارد .
به نارنجک گوش دهید : اگر مایلید زمان کوتاهی را به گوش کردن به مشکلاتی که نارنجک با آنها مواجه است ، اختصاص دهید ، علت انفجار ها هر چه باشد ، شما کم کم قادر خواهید بود تا شدت و دفعات انفجار ها را کاهش دهید .


بهترین رفتار را در فردی که همیشه بله می گوید ، ایجاد کنید :
افرادی که همیشه بله می گویند تمرکز قوی بر افراد و تمرکز ضعیفی بر کار دارند . آنها به شدت بی نظم هستند و مکرراً خود را بیش از حد متعهد می کنند ، زیرا آنها می خواهند زندگی شان را بر مبنای خواسته های دیگران ادامه دهند . گاهی اوقات آنها نمی دانند چگونه آن چه را که در بیشتر موارد با آن موافقت کرده اند ، به نتیجه برسانند . آنها در بیشتر موارد به عواقب موافقت با یک موضوع ، فکر نمی کنند .
این افراد وقتی نتوانند به قول خود  عمل کنند ، احساس بدی دارند ولی به ندرت مسئولیت پذیر هستند ، زیرا همیشه می توانند مواقعی را پیدا کنند که خارج از کنترل آنها بوده و موجب مشکل شده اند .
هدف شما در برخورد با این فرد این است که از او تعهداتی بگیرد که بتوانید روی آنها حساب کنید . در اینجا پنج مرحله برای ایجاد بهترین رفتار در فردی که همیشه بله می گوید ، ارائه می شود .
صداقت را تضمین کنید . از طریق اختلاط غیر کلامی و اطمینان بخشیدن دوباره به صورت لفظی ، مطمئن شوید که محیط ارتباطی شما امن است تا شما و فردی که همیشه بله می گوید ، بتوانید صادقانه بررسی کنید آیا او می تواند به قول خود عمل کند یا نه . هر چه آن فرد با شما راحت تر شود ، افکار و احساسات او به آسانی آشکار می شوند .
صادقانه صحبت کنید . اگر تصور می کنید فردی که همیشه بله می گوید از مسئله ای رنجیده است و یا بهانه هایی که با طول و تفصیل شرح می دهد را باور دارد ، با او صحبت کنید . بدون تکذیب ، نتیجه گیری عجولانه و یا تهاجم به آن فرد گوش دهید . او را به دلیل صداقتش تایید کنید .
به آنها کمک کنید تا برنامه ریزی کنند . وقتی به دیدگاه فردی که همیشه بله می گوید گوش دهید ، دلیل خلف وعده های او برای شما مشخص می شود . اکنون زمان ایجاد فرصت یادگیری است . به این فرد بیاموزید که مهارتهای ساده مدیریت کار ، در مقایسه با ناراحت شدن از خلف وعده ، انرژی کمتری مصرف می کنند .
تعهد را تضمین کنید . از فردی که همیشه بله می گوید به خاطر ارتباط آزادش با شما تشکر کنید و از او بپرسید که بار دیگر ، رویکرد او چقدر متفاوت خواهد بود .
در پروژه های بعدی ، از تعهد فردی که همیشه بله می گوید از ابتدای پروژه ، اطمینان حاصل کنید . او را مجبور کنید تا پروژه را جمع بندی کند تا نشان دهد موارد در بر گیرنده آن را درک کرده است . تعهد را بنویسید . حتی ممکن است شما برای تضمین چارچوب زمانی ، ضرب الاجل های به یادماندنی را ذکر کنید ، سرانجام ، مطمئن باشید که عواقب ناشی از خلف وعده فردی که همیشه بله می گوید را توضیح داده اید .
رابطه را تقویت کنید . به هر فعل و انفعال به منزله فرصتی برای تحکیم رابطه نگاه کنید . هر رویداد را جدا از کل تعهد در نظر بگیرید و به اشتباهات و خلف وعده ها به عنوان فرصتی برای کمک به فرد ، در گسترش مهارت هایش نگاه کنید .
نگرش خود را تعدیل نمایید :
سرزنش نکنید : سرزنش کردن او فقط باعث شرمندگی اش می شود و رفتارش این گونه ادامه می یابد که این فرد قول می دهد تا هر چیزی که به تصور او باعث دلجویی شما می شود را انجام دهد .
صبور باشید : بدانید فردی که همیشه بله می گوید فاقد مهارتهای ساماندهی کردن است و بدون کمک شما قادر به تشخیص و یا رفع این مشکل نیست . هنگامی که شما به او کمک کنید تا مهارتهای کاری را در خود پرورش دهد ، ذات سودمندش ، او را به بهترین هم تیمی برای شما که آرزوی آن را داشتید ، تبدیل می کند .
به مدیریت کارها کمک کنید . از فردی که همیشه بله می گوید بخواهید تا درباره اساس پروژه ، موارد در بر گیرنده آن و عواقب عدم تعهدش ، توضیح دهد . سپس به او کمک کنید تا یک برنامه زمانی تا ضرب الاجل تعیین شده ایجاد نماید .
" افرادی که همیشه بله می گویند برای راضی کردن دیگران و جلوگیری از رویارویی ، بدون این که فکر کنند ، بله می گویند . آنها با فراموش کردن تعهدات پیشین ، به آخرین تقاضا ها واکنش نشان می دهند و تا وقتی که هیچ زمانی برای خودشان نداشته باشند بیش از حد متعهد می گردند . آنها سپس آزرده و رنجیده می شوند . "
بهترین رفتار را در فرد مردد ایجاد کنید :
افراد مصمم می دانند که هر تصمیمی فراز و نشیب دارد و آنها قادرند تا هنگام اتخاذ بهترین ممکن ، این احتمالات را بسنجند . بر عکس ، افراد مردد به خصوص هنگامی که عواقب تصمیم گیری ها بتوانند به نحوی در دیگران تأثیر گذار باشند تا دیگران ، افراد مردد را تأیید نکنند ، نمی توانند تصمیم بگیرند . بنابراین آنها به امید یافتن انتخاب بهتر ، تصمیم گیری های دشوار را به تعویض می اندازند .
متأسفانه بیشتر تصمیم گیری ها به مرحله ای می رسند که برای انتخاب بسیار دیر است : انتخاب اتفاق می افتد . افراد مردد برای کمک نگرفتن از دیگران دلایل متعددی دارند ، آنها نمی خواهند کسی را به زحمت انداخته یا او را آزرده کنند و یا باعث خراب شدن چیزی شوند . هدف شما در برخورد با فرد مردد این است که به او تدبیری برای تصمیم گیری ارائه کنید و باری استفاده از آن تدبیر به او انگیزه دهید . در اینجا ، پنج مرحله برای ایجاد بهترین رفتار در فرد مردد ارائه می شود .
یک ناحیه راحت ایجاد کنید . در برخورد با افرادی که در ربع دایره همراه شدن با شما قرار دارند ، ایجاد یک ناحیه امن پیرامون فرآیند تصمیم گیری ، بهترین عامل موفقیت است .
عجله نکنید و از وقت استفاده نمایید . به فرد مردد دوباره قوت قلب دهید که معتقدید ارتباطات آزاد ، روابط را بهبود می بخشد .
اختلافات را آشکار کنید و گزینه ها را به صورت شفاف توضیح دهید . با صبر و شکیبایی ،  تمامی گزینه ها و موانعی که در تصمیم گیری دخیل هستند را در فرد مردد جستجو کنید . به کلمات تردید آمیزی مانند « شاید » ، « می تواند این گونه باشد » و « این طور فکر می کنم » به عنوان نشانه ای برای جستجویی عمیق تر ، گوش کنید . اگر او نگران احساس شما درباره تصمیم خود می باشد ، دوباره به او اطمینان دهید که شما مشکلی ندارید و تصمیم گیری او تأثیر نامطلوبی بر روابط شما نخواهد داشت .
از فرآیند تصمیم گیری استفاده کنید . اگر شما فرآیندی دارید که خوب نتیجه می دهد ، آن را به فرد مشکل آفرین بیاموزید . این امر ، به سادگی درست کردن لیستی از تمامی نکات مثبت و منفی هر احتمال می باشد . مشاهده این موارد به صورت ملموس ممکن است باعث واضح تر شدن قوی ترین انتخاب شود .
دوباره اطمینان داده ، ادامه دهید : وقتی تصمیم اتخاذ شد ، دوباره به فرد مردد اطمینان بدهید که هیچ تصمیمی کامل نیست و تصمیم او ، تصمیم خوبی است ، سپس تا اجراء شدن تصمیم با او در تماس باشید .
رابطه را تقویت کنید . گاهی ، برای چند لحظه به نگرانی های فرد مردد گوش دهید و هر گاه فرصتی پیش آمد به او کمک کنید تا فرآیند ت صمیم گیری را بیاموزد . با صبورانه وقت گذاشتن برای فرد مردد ، او یکی از قابل اعتماد ترین تصمیم گیران شما می شود .
نگرش خود را تعدیل کنید :
فرد مردد را تحت فشار نگذارید : عصبانیت ، بی صبری و خشم ، تصمیم گیری را دشوارتر میسازند .
خونسرد بمانید : شدت عمل و تهدید ، رفتار سست اراده بودن فرد مردد را عمیق تر می کند . حتی اگر آنها را مجبور به تصمیم گیری کنید ، به محض این که توسط فردی با برنامه ای متفاوت متقاعد شوند ، ممکن است تصمیم خود را تغییر دهند .
« فرد مردد ، هنگام تصمیم گیری به امید آن که گزینه بهتر ، خودش را نشان می دهد ، تصمیم گیری را به تعویق می اندازد . متأسفانه بیشتر تصمیم گیری ها به جایی می رسند که یا بسیار دیر شده اند یا زمان برای انتخاب بسیار اندک است و تصمیم ، خود به خود گرفته می شود . "
بهترین رفتار را در فردی که هیچ کاری انجام نمی دهد ایجاد کنید :
افرادی که هیچ کاری نمی کنند ، منفعل هستند ولی بسته به این که هدفشان درست انجام دادن کاری و یا جفت و جور شدن با افراد باشد ، متمرکز بر کار و یا متمرکز بر افراد می شوند . وقتی هدف جفت و جور شدن با دیگران مورد مخاطره قرار بگیرد ، افراد خجالتی ، کناره گیری می کنند و حتی منفعل تر می شوند . وقتی هدف افرادی که هیچ کاری نمی کنند ، درست انجام دادن کاری باشد و با نیازشان برای کامل شدن مخالفت شود ، در حالی که مجاب شده اند هیچ چیز آن موقعیت را تغییر نمی دهد و هر چه بگویند یا انجام دهند مؤثر نیست ، در مانده می شوند و کناره گیری می کنند .
اگر چه افرادی که هیچ کاری نمی کنند در ظاهر از اختلاف گریزانند ، ولی درون آنها از حسادت پر شده است . پرخاشگری آنها به صورت سکوت است . هدف شما در برخورد با چنین فردی این است که این سکوت را بشکنید و او را متقاعد کنید تا صحبت کند . در اینجا یک فرآیند پنج مرحله ای برای شکستن سکوت این فرد وجود دارد که حتماً موفقیت آمیز است .
زمان کافی در نظر بگیرید . برخورد موفقیت آمیز با فردی که هیچ کاری نمی کند ، زمان زیادی طول می کشد . اگر شما برای محدودیت های زمانی نگران باشید ، برای به حرف آوردن چنین فردی بسیار مضطرب خواهید بود . هر چه شما مضطرب تر شوید ، فردی که هیچ کاری نمی کند عمیق تر در خودش فرو می رود . بنابراین زمان را تنظیم کنید و به گونه ای به این فرد نزدیک شوید تا زمان کافی در اختیار داشته باشید .
متوقعانه سئوالات آزاد بپرسید . برای فرد یکه هیچ کاری نمی کند ، بهترین سئوال ، سئوالی است که نتوان آن را با بله ، خیر و یا ناله پاسخ داد . از او سئوالاتی بپرسید که با چه کسی ، چه چیزی ، چه زمان ، کجا و چگونه آغاز می شوند تا سر صحبت را با او باز کنید . رفتار غیر کلامی شما نیز باید جویای پاسخ باشد . وانمود کنید که در حال جواب گرفتن هستید . ما به این امر « نگاه متوقعانه » میگوییم - و آن نتیجه بخش است . سخت نگیرید و نگران نباشید . وقتی هیچ چیز نتیجه بخش نیست ، کمی شوخی کردن ، خوب جواب می دهد . حدس های پوچ و بی معنی ، اغراق آمیز و غیر ممکن ، زره برخی از سر سخت ترین افرادی که هیچ کاری نمی کنند را خدشه دار کرده است .
حدس بزنید اگر فردی که هیچ کاری نمی کند ، هنوز جواب نمی دهد ، سعی کنید خودتان رابطه جای او بگذارید و به جریانات گذشته فکر کنید تا متوجه شوید او چه احساسی دارد . با صدای بلند صحبت کردن را آغاز کنید و تمام احتمالاتی را که شدنی و یا نشدنی به نظر می رسند ، پشت سر هم ردیف کنید . مهم نیست ، اگر شما دلیل سکوت را پیدا کنید و یا به آن نزدیک شوید ، او متوجه می شود که همه چیز تمام شده و او هم باید صحبت کند . اگر شما به آن دلیل دست نیابید ، او متوجه می شود که شما سر نخی ندارید و مجبور می شود تا آن چه که روی داده است را برای شما تعریف کند .
آینده را نشان دهید . گاهی اوقات تنها راه به حرف آوردن این افراد این است که آنها را از زمان حال خارج کنید و عواقب ادامه سکوت را به آنها نشان دهید . آنها را بیهوده تهدید نکنید ولی درباره صدمه ای که رفتارشان به رابطه بین شما می زند ، توضیح دهید .
نگرش خود را تعدیل کنید :
از سرعت خود بکاهید : بزرگترین چالش در برخورد با فردی که هیچ کاری نمی کند این است که زمان برخورد با او را پیدا کنید برای این که از او چیزی بدست آورید ، باید خونسرد و آرام باشید .
هدف را درک کنید : افرادی که هیچ کاری نمی کنند ، اگر هدفشان درست انجام دادن کاری باشد متمرکز برکار هستند و اگر هدفشان جفت و جور شدن با دیگران باشد ، متمرکز بر افراد می باشند . مشخص کنید که چه چیزی اهمیت دارد .
از عصبانی شدن بپرهیزد : فردی که هیچ کاری نمی کند در تلاش است تا از اختلاف و پذیرفته نشدن ، بپرهیزد . عصبانی شدن به سادگی او را بیشتر در انفعال فرو می برد .
" نه بازخورد کلامی ، نه بازخورد غیر کلامی ، هیچ چیز . از فردی که هیچ کاری نمی کند چه انتظار دیگری می توانید داشته باشید ؟ "
بهترین رفتار را در فردی که نه می گوید ، ایجاد کنید :
فردی که همیشه نه می گوید بر کار متمرکز است و انگیزه او درست انجام دادن کار و پرهیز از اشتباه می باشد . معیار او بی نقصی و کمال است : وقتی نقایصی در کار پیش می آید او ناامید می شود و در همه چیز و همه کس نکات منفی می بیند .
در برخورد با فردی که همیشه نه می گوید ، وظیفه شما این است که از پیدا کردن مقصر به سمت حل مسأله حرکت کنید . ممکن است نتوانید کاملاً سیل منفی نگری را متوقف نمایید ولی شما می توانید اوضاع را به نفع خود عوض کنید در اینجا پنج مرحله برای برخورد موفقیت آمیز با فردی که همیشه نه می گوید آمده است :
همراه جریان ، حرکت کنید . تلاش برای این که آنها را مجاب کنید که مسایل آن قدرها هم که آنها فکر می کنند منفی نیستند ، بدترین کاری است که شما می توانید نسبت به این افراد انجام دهید . اولین قدم در برخورد با آنها ، این است که بگذارید هر چه قدر که می خواهند منفی نگر باشند .
از آنها به عنوان منبع استفاده کنید ، این افراد مناسب دو هدف ارزشمند در زندگی شما می باشند . اولاً آنها می توانند سازنده شخصیت شما باشند . اگر بخواهید قوی شوید وزنه های سنگین بر می دارید . اگر می خواهید نگرش مثبتی داشته باشید مدتی را صرف کنید تا با فردی که همیشه نه می گوید ، مثبت نگر باشید .
همچنین این افراد می توانند سیستم هشدار دهنده سریعی باشند در حین منفی نگری معمولاً یک ذره حقیقت هم وجود دارد . این افراد گاهی از مسایل مهمی که دیگران از آنها چشم پوشی کرده اند ، مطلع هستند . ما شرکتی را می شناسیم که فردی که همیشه نه می گوید را در کادر اجرایی اش دارد آنها توسط اداره کردن هر طرح و برنامه ، نقایصی که ممکن است از چشم آنها مخفی شده باشد را می یابند .
در را باز بگذارید این افراد در زمان واقعی متفاوتی نسبت به افراد دیگر اقدام می کنند . هر اقدامی که باعث شتاب زدگی آنها شود در حقیقت آنها را کندتر می کند . عاقلانه ترین کار در برخورد با آنها این است که به آنها فرصت دهید فکر کنند و در را باز بگذارید تا هر وقت آماده بودند بر گردند .
از پاسخ های دوگانه استقبال کنید . گاهی می توانید با پیشنهاد گزینه های منفی دیگر قبل از این که حریف این کار را انجام دهد ، اوضاع را به نفع خود و به ضرر حریف تغییر دهید . در چنین مواردی ، ممکن است فردی که همیشه نه می گوید ، یا به دلیل این که متوجه شده است شما واقع گرایانه با مسأله برخورد می کنید و یا به این دلیل که آن قدر به طرز ناعلاجی منفی نگر است که حتی اگر همه با شما موافق باشند ، می خواهد ثابت کند که شما اشتباه می کنید ، پاسخ مثبت دهد .
حسن نیت آنها را تأیید کنید . برای رفتار منفی او هدف مثبتی مثل « از این که مشکلات را خاطر نشان کردید متشکرم ، بنابراین می توانم راه حل ها را بیابم . » و یا « من از شما قدردانی می کنم که می خواهید این کار را درست انجام دهید » را در نظر بگیرید . از طریق نیروی توقعات ممکن است فردی که نه می گوید آن را باور کند . این امر موجب می شود تا او از کمال گرایی تحلیلی اش به صورت سازنده تری - و با سخت گیری کمتری - استفاده کند .
نگرش خود را تعدیل کنید :
دیدگاه خود را حفظ کنید : رفتار منفی گرایانه معمولاً پیشینه بدی در بر دارد ، لازم نیست که موقعیت ها را بشناسید ، فقط اقدامات فردی که همیشه نه می گوید را متناسب نگه دارید .
صبور باشید : گاهی اوقات تغییرات با سرعت حلزونی به وقوع می پیوندند ولی اگر صبور باشید ، موارد معدودی از تسلط بر رفتار منفی ، افراد را راضی و خشنود می سازد .
از فردی که همیشه نه می گوید قدردانی کنید : اگر شما برای جستجو میان منفی نگری های او ، به اندازه کافی عاقل باشید ، شاید او موارد با ارزشی را گوشزد کند . افراطی بودن او به معنی این نیست که او همیشه اشتباه می کند .
" او با یک کلمه تک بخشی ( نه ) که از یک گلوله پر سرعت برای روحیه مرگبار تر است ، قادر است تا پر قدرت تر از امید ، ایده های بزرگ را شکست دهد. او که در قالب یک انسان میانه رو خود را پنهان کرده است ، در میدان جنگ بی پایان برای بیهودگی ، نا امیدی و یاس مبارزه می کند . "
بهترین رفتار را در فرد نالان ایجاد کنید :
اگر چه برخی از شکایات ها می توانند برای فرد نالان و برخی دیگر گاهی برای شنونده مفید باشند ، ولی بسیاری از شکایات ، افراطی هستند . این تخصص فرد نالان است . بسیاری از شکایات های او به کاهش اضطراب کمکی نمی کنند و به ندرت مفید می باشند . از آنجا که افراد نالان می خواهند کاری را درست انجام دهند ، پسر عموی فردی که همیشه نه می گوید می باشند . اگر چه آنها می دانند که اوضاع باید تغییر کند ، اما نمی دانند چگونه باید آن را انجام دهند . بنابراین به جای اقدام کردن ، ناله و زاری می کنند .
هدف شما در برخورد با فرد نالان این است که یک همبستگی برای حل مسأله ایجاد کنید . ( و اگر این کار نتیجه نداد ، هدف اصلاحی شما رها کردن آنها می باشد ! ) بهترین کاری که شما می توانید برای افرادی که هنگام رویارویی با مشکل ، احساس ناتوانی می کنند انجام دهید ، این است که با کمک به آنها برای شناسایی راه حل ها ، ناتوانی و درماندگی آنها را کاهش دهید . در اینجا پنج اقدام برای کار موفقیت آمیز با فرد نالان آمده است :
به نکات اصلی گوش دهید : احتمالاً گوش دادن به غرولندهای فرد نالان آخرین کاری است که شما می خواهید انجام دهید ولی آن اولین قدم مهم است . حتی شاید بخواهید یادداشت برداری کنید . این امر به فرد نالان ثابت می کند که شما به او گوش می دهید و قطعاً اگر او بخواهد گله و شکایتی را دوباره بیان کند ، شما متوجه می شوید .
وقفه ایجاد کنید و به مسایل خاص بپردازید . مکالمه را کنترل کنید و سئوالاتی برای واضح شدن مسایل خاص مربوط به مشکل مورد نظر بپرسید . اگر او نتوانست درباره مسایل خاص صحبت کند ، از او بخواهید که برود و اطلاعات بیشتری جمع آوری کند .
تمرکز را به سوی راه حل ها تغییر دهید . از آنجا که افراد نالان با تعمیم های مبهم به گله و شکایت می پردازند ، معمولاً در فکر کردن به راه حل ، به اندازه کافی مشکل را بررسی نمی کنند . پرسیدن این که آنها چه می خواهند ، می تواند سر آغاز تغییر ذهنشان به سوی یک جهت کاملاً جدید باشد .
آینده را به آنها نشان دهید . وقتی افراد احساس ناتوانی می کنند ، مشتاقانه چشم به راه چیزی بودن ، برایشان سازنده است . پیشنهاد کنید تا با فردی که شخص نالان از او گله و شکایات می کند جلسه ای بگذارید و یا برای بحث بیشتر درباره مشکل ، وقت صرف کنید . مفید است تا پیشنهاد نمایید که آنها پس از یافتن راه حل های ممکن تا یک موعد مقرر نزد شما باز گردند .
حد و حدودی برای گله و شکایت های او قایل شوید . اگر مراحل قبلی ، تغییر واقعی ایجاد نکرد لازم است تا حد و حدودی برای گله و شکایت های او قایل شوید . اگر فرد نالان دوباره شروع به گله و شکایت کرد ، او را متوقف کنید . این نکته را برای او شفاف سازید که صحبت کردن درباره مشکلات بدون پرداختن به راه حل آنها ، راه خوبی برای استفاده از وقت خود یا وقت دیگران نمی باشد .
با افراد نالان موافقت و یا مخالفت نکنید : موافقت شما ، آنها را به ادامه دادن ناله و زاری تشویق می کند . مخالفت شما ، آنها را وادار می سازد تا دوباره مشکلات را مطرح کنند .
سعی نکنید تا مشکلات افراد نالان را حل کنید : شما نمی توانید مشکلات آنها را برایشان حل کنید . شما به مشارکت آنها نیازمندید .
از افراد نالان نپرسید که چرا گله و شکایت می کنند : آنها این امر را به منزله دعوت کردن آنها به از نو شروع کردن گله و شکایت ها تلقی می کنند .
" افراد نالان در دنیا ، احساس عجز و ناتوانی می کنند . معیار آنها کمال گرایی است که هیچ کس نمی تواند به آن دست یابد . ولی عاشق مصاحبت هستند ، بنابراین آنها مشکلاتشان را برای شما می آورند . پیشنهاد راه حل ، شما را دوست بدی جلوه می دهد ، لذا ناله آنها افزایش می یابد . "

« راز مؤثر بودن ارتباط با افراد بدقلق چیست ؟ انعطاف پذیری . اگر آن چه انجام می دهید به نتیجه نمی رسد ، کار دیگر یا کاری متفاوت انجام دهید . هر کار متفاوتی که انجام می دهید ، احتمال موفقیت شما را افزایش می دهد . »

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد